درخواست مزد در تبلیغ دین
پرسش :
چرا انبياى الهى، این همه تأکید بر نخواستن مزد براى تبليغ رسالت داشته اند؟ آيا با عنايت به سيره پيامبران الهى ، مبلّغان دینی ـ كه وارثان آنها هستند ـ ، مى توانند در مقابل تبليغ ، از مردمْ مزد بخواهند؟
پاسخ :
براى پى بردن به حكمت تأكيد انبياى الهى بر رايگان بودن تبليغات آنها كافى است قدرى در آثار زيانبار درخواست مزد براى تبليغ، تأمّل كنيم :
۱ . از ميان رفتن اخلاص
نخستين ركن اخلاقى تبليغ دين ، اخلاص است كه با درخواست مزد براى تبليغ ، اين ركن اساسى صدمه خواهد ديد و مبلّغ ، مصداق كسانى خواهد شد كه امام على عليه السلام درباره آنان فرموده است :
يَطْلُبُ الدُّنْيا بِعَمَلِ الآخِرَةِ ، وَلايَطْلُبُ الآخِرَةِ بِعَمَلِ الدُّنْيا .[۱]
دنيا را طلب مى كند با اعمالى كه از آنِ آخرت است ، و آخرت را طلب نمى كند با اعمالى كه از آنِ دنياست .
و بدين سان ، كسى كه مى توانست اُمور مربوط به زندگى دنيوى خود را با انگيزه الهى به اُمور اخروى تبديل نمايد ،[۲]اينك با درخواست پاداش براى تبليغ (كه امرى الهى و معنوى است) ، آن را وسيله امرار معاش و تأمين زندگى (و به تعبير امام على عليه السلام : دنيا خواهى) كرده است . در اين باره ، از امام صادق عليه السلام روايت شده است:
مَنِ احْتاجَ النّاسُ إلَيهِ لِيُفَقِّهَهُم فِي دِينِهِم، فَيَسْأَلَهُم الاُجرةَ ، كانَ حَقِيقا عَلَى اللّهِ أنْ يُدْخِلَهُ نارَ جَهَنَّمَ .[۳]
هر كس كه مردم براى فراگيرى دينشان به او نيازمند باشند ، و او از آنان مزد بخواهد ، بر خداوند رواست كه او را در آتش جهنّم در اندازد .
۲ . كاهش اثر تبليغ
با صدمه ديدن ركن اخلاقى اخلاص ، اثر تبليغ در سازندگى ديگران ، كاهش مى يابد و گاه به صفر مى رسد ؛ بلكه نتيجه عكس مى دهد ؛ زيرا مردم ، حق دارند به كسانى كه دين خدا را وسيله تأمين دنياى خود كرده اند ، با ديده اتّهام بنگرند و آنان را ناصح و خيرخواه خود ندانند ؛ چنان كه حضرت عيسى عليه السلام در اين زمينه مى فرمود:
الدِّينار دَاءُ الدِّينِ، وَالعالِمُ طَبِيبُ الدِّينِ ؛ فَإذا رَأَيتُم الطَبِيبَ يجرّ الدّاءَ إلى نَفْسِهِ فَاتَّهِمُوه ، وَاعْلَمُوا أنَّه غَيرُ ناصحٍ غيره .[۴]
دينار ، بيمارى دين و عالم ، طبيب دين است . پس اگر طبيبى را ديديد كه بيمارى را به سوى خود مى كشد ، به او بدگمان باشيد و بدانيد كه او خيرخواه ديگرى نيست .
۳ . تحريف ارزش هاى دينى
زيانبارترين اثر «تبليغ در برابر پاداش» ، تحريف ارزش هاى دينى است . هنگامى كه تبليغ به صورت كالا درآيد ، مبلّغ به جاى آن كه نياز مخاطب را در نظر بگيرد ، خواست او را مورد توجّه قرار مى دهد و از اين رو ، سعى مى كند كالاى خود را مطابق ميل وى تنظيم كند و بدين سان ، چه بسا لازم بداند كه ارزش هاى دينى را تحريف كند تا دنياى خود را تأمين نمايد .
از ديدگاه قرآن كريم ، تحريف كتب آسمانى پيشين ، به همين ريشه خطرناك مى رسد كه جمعى از مبلّغان و پيشوايان دينى، در برابر بهايى اندك ، براى تأمين خواست خداوندان زور و زر ، حقايق دينى را تحريف كردند .[۵]
[۱]
نهج البلاغه خطبه ۳۲ بحارالانوار ج۷۸ ص۵
[۲]
ر ك : ميزان الحكمه عنوان ۵۲۹ (نيّت)
[۳]
عوالى اللآلى ، ج ۴ ، ص ۷۱ ؛ بحار الأنوار ، ج ۲ ، ص ۷۸
[۴]
الخصال ، ص ۱۳۳ ؛ روضة الواعظين ، ص ۴۶۸ ؛ بحار الأنوار ، ج ۲ ، ص ۱۰۷
بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت