دانش‌های امام علی علیه السلام بخش اول - صفحه 4

حالى كه او گنجينه دار دانش پيامبر صلى الله عليه و آله و همه پيامبران است؟
قلم ، چگونه مى تواند پابه پاى دانش امام عليه السلام پيش برود ، در حالى كه دانش او ، همه دانش هاى قرآنى و معارف دينى و مرگ و ميرها و حوادث را در بر مى گيرد؟ صاحب اين دانش ، به گذشته و حال ، چنان مى نگريست كه گويى به اشخاص پيش روى خود نگاه مى كند . همه چيز ، همانند خورشيد در وسط آسمان ، برايش روشن و آشكار بود.
تمامى «علم الكتاب» ـ بر اساس تصريح روايات ـ ، نزد امام على عليه السلام بود ، در حالى كه در نزد آصف بن برخيا جز اندكى از آن نبود و او با اين وصف ، مى توانست تخت بلقيس را در يك پلك به هم زدن ، از فاصله اى دوردست ، نزد سليمان ، حاضر كند . پس شايسته است با روشن دلى و بصيرت و انديشه ، در علم آصف (علمٌ مِنَ الكتاب) و علم امام عليه السلام (علم الكتاب) دقت كنيم تا تفاوت آن دو را دريابيم . در اين صورت ، كلمات ، واژه ها ، برگ ها و قلم ها ـ هر چند توانمند باشند ـ چگونه ياراى بيان دانش امام على عليه السلام را دارند؟ يا حتّى چگونه مى تواند به ابعاد آن ، اشاره اى كنند؟
دانش امام عليه السلام چنان گستره اى دارد كه اگر پرتوى از آن ، چهره بنمايد ، خردها را مبهوت و حيران مى سازد و جان ها را واله مى گرداند و لرزه بر اندام ها مى افكند . امام ، خود ، آن را چنين توصيف مى كند : «در دانشى فرو رفته ام كه از شما پنهان است و اگر آنها را آشكار كنم ، لرزان و پريشان مى شويد ، آن چنان كه ريسمانى در ژرفاى چاهى عميق مى لرزد».
بيش از چهارده قرن پيش ، پرتوهايى از دانش آن سرچشمه معرفت و گنجينه علم ، تابيدن گرفت كه در واقع ، پاسخى به نيازهاى آن زمان و مناسبت هاى پيش آمده بود ـ و نه درصدد بيان كامل حقايق ـ ، و همان ، روزنه هايى از علم به آغاز آفرينش و پيدايش هستى و خلقت فرشتگان و آسمان ها و زمين ها و حيوانات را باز كرد و اُفق هاى قابل توجّهى را درباره جامعه ، روان شناسى ، تاريخ و ادبيات گشود و حتّى اشاره هايى به

صفحه از 9