تحقيقى درباره مراسم برائت از مشركان

تحقيقى درباره مراسم برائت از مشركان

يكى از واجبات سياسى حج از ديدگاه امام خمينى ـ رضوان اللّه تعالى عليه ـ اعلان برائت از مشركين است . براى آشنا شدن با مبانى اين نظريه و نقش اداى اين فريضه مهم در پيشبرد اهداف و آرمان هاى اسلام در جهان امروز، بايد چند مسأله بررسى شود.

يكى از واجبات سياسى حج از ديدگاه امام خمينى ـ رضوان اللّه تعالى عليه ـ اعلان برائت از مشركين است . براى آشنا شدن با مبانى اين نظريه و نقش اداى اين فريضه مهم در پيشبرد اهداف و آرمان هاى اسلام در جهان امروز، بايد چند مسأله بررسى شود :
۱ ـ معناى شرك و مشرك
شرك ضدّ توحيد و به معناى اعتقاد به قدرت هاى موهوم است . موّحد، حقيقت پرست و يكتاپرست است و مشرك ، موهوم پرست و مطيع قدرت هاى خيالى و پندارى است .
قدرت هاى موهوم كه مورد پرستش مشركين قرار مى گيرند، به سه دسته تقسيم مى شوند و به تعبير ديگر در جهان بينى شرك و مشركين سه نوع بُت وجود دارد : بُت نفس ، بُت جماد و بُت قدرت هاى طاغوتى .
قدرت موهوم، گاه بُت نفس اماره است چنان كه در قرآن كريم بدان چنين اشاره شده «أفرأيت من اتخذ إلهَهُ هواه» . گاه بت هايى است كه از جمادات مى ساختند، مانند «لات» و «هبل» كه پيش از بعثت پيامبر اسلام در حجاز مورد پرستش قرار مى گرفتند و گاه بُت، قدرت هاى نامشروع و حاكميت هاى طاغوتى است. امام خمينى قدس سره قدرت هاى استكبارى را بت هاى نوين ناميده اند.
موحّد، حقيقت پرست است و يكتاپرست ، موّحد نه خود پرست است و نه جماد پرست است و نه قدرتمند پرست . موّحد فقط خدا را منشأ قدرت و اثر مى داند و لذا فقط او را مى پرستد و از او اطاعت مى كند . موحّد فقط خدا را مالك سود و زيان مى داند و لذا فقط از او استمداد مى كند و از او بيم دارد ، بر هيچ قدرتى جز خدا تكيه نمى كند و از هيچ قدرتى جز خدا نمى هراسد .
مشرك ، موهوم پرست و فرمانبر قدرت هاى خيالى است ، گاه خود را مى پرستد ، گاه ساخته خود را و گاه زورمداران جهان را و گاه هر سه را !
خطر بزرگى كه امروز جوامع توحيدى را تهديد مى كند ، شرك عملى به معناى سوم يعنى پرستش و فرمانبرى بت هاى نوين و قدرت هاى استكبارى است و فلسفه برائت از مشركين در جهان امروز ، مبارزه با سلطه جويى قدرت هاى طاغوتى ، استقلال ، عزت و اقتدار مسلمين جهان است .
۲ ـ اديان الهى و برائت از مشركين
هر چند ابراهيم خليل الرحمن ـ على نبينا وآله و عليه السلام ـ نخستين پيامبرى بود كه با صراحت مسأله برائت از شرك و مشركين را اعلام كرد و از اين رو قرآن مسلمانان را به تأسى از آن بزرگوار مى خواند: «قد كانت لكم اسوة حسنة في ابراهيم والّذين معه إذ قالوا لقومهم إنّا براء منكم ومما تعبدون من دون اللّه ...» وامت اسلام در اعلان برائت از مشركان به آن اسوه تاريخ انبياء اقتدا كرده است ، ليكن با يك نگرش دقيق در قرآن كريم به روشنى درمى يابيم كه برائت از مشركين يكى از دو ركن اصلى توحيد است و همه انبياى الهى موظف بودند در كنار دعوت مردم به پرستش اللّه ، آن ها را به اجتناب از قدرت هاى طاغوتى و برائت از مطلق شرك و مشرك دعوت نمايند: «ولقد بعثنا في كل امّة رسولاً أن اعبدوا اللّه واجتنبوا الطاغوت» .
طاغوت، تنها بت هاى ساخته و پرداخته عصر جاهليت نيست، بلكه روشن ترين مصاديق آن قدرت هاى شرك آميزى است كه جامعه را بسوى مقصدى به جز مقصد انبياى الهى دعوت مى كنند .
امام صادق عليه السلام در اين باره و در توضيح كلمه طاغوت در آيه ۱۷ از سوره زمر «والّذين اجتنبوا الطاغوت أن يعبدوها» مى فرمايد : من اطاع جبّارا فقد عبده ، يعنى هر كه از جبارى فرمان برد، او را پرستيده است .
نكته مهم تر ، شناخت توطئه اى است پيچيده در تاريخ اسلام ، براى پنهان كردن روشن ترين مصاديق طاغوت و شرك و مشرك ، تا جوامع اسلامى از اين ناحيه احساس خطر نكنند و برائت از مشركين به برائت از بت هاى عصر جاهليت اُولى منحصر گردد !
امام صادق عليه السلام در عصر خود از اين توطئه خطرناك پرده برداشته و با صراحت اعلام فرموده كه :
إن بني امية اطلقوا تعليم الإيمان ولم يطلقوا تعليم الشرك لكي إذا حملوهم عليه لم يعرفوه، يعنى امويان تعليم ايمان را آزاد گذاشتند و تعليم شرك را آزاد نگذاشتند، تا اگر آنان را به شرك كشاندند آن را نشناسند .
۳ ـ زمان و مكان برائت از مشركين
بى ترديد، برائت از مشركين هيچ محدوديتى از نظر زمان و مكان ندارد و بر همه مسلمين واجب است كه در هر زمان و در هر مكان كه ضرورت داشته باشد، برائت خود را به صورت انفرادى و اجتماعى از مشركين اعلام نمايند . البته در صورتى كه ولى امر مسلمين زمان و مكان و شكل خاصى را براى انجام اين فريضه تعيين كند اطاعت ولى امر نيز واجب مى گردد .
ولى مسأله مهم اين است كه كدام مكان و كدام زمان براى اظهار برائت عمومى مسلمين جهان از مشركان مناسب تر و ثمر بخش تر است ؟ بى تأمل مى توان گفت كه خانه توحيد، شايسته ترين مكان و موسم حج بهترين زمان براى اظهار برائت مسلمانان جهان از شرك و مشركان است . امام خمينى ـ رضوان اللّه تعالى عليه ـ در اين باره مى فرمايد : «كدام خانه اى سزاوارتر از كعبه و خانه أمن و طهارت و ناس كه در آن به هر چه تجاوز و ستم و استثمار و بردگى و دون صفتى و نامردمى است ، عملاً و قولاً پشت شود و در تجديد ميثاق «ألست بربكم» بت آلهه ها و اربابان «متفرقون» شكسته شود و خاطره مهم ترين و بزرگترين حركت سياسى پيامبر صلى الله عليه و آله در «واذان من اللّه ورسوله إلى الناس يوم الحج الأكبر...» زنده بماند و تكرار شود . چرا كه سنت پيامبر صلى الله عليه و آله و اعلان برائت ، كهنه شدنى نيست ، و نبايد تنها اعلان برائت به ايام و مراسم منحصر شود كه بايد مسلمانان، فضاى سراسر عالم را از محبت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت و بغض عملى نسبت به دشمنان خدا لبريز كنند...
و چه بسا جاهلان متنسك بگويند كه قداست خانه حق و كعبه معظمه را به شعار و تظاهرات و راهپيمايى و اعلان برائت نبايد شكست و حج جاى عبادت و ذكر است ، نه ميدان صف آرايى و رزم و نيز چه بسا عالمان متهتك القاء كنند كه مبارزه و برائت و جنگ و ستيز ، كار دنيا داران و دنيا طلبان بوده است و ورود در مسايل سياسى آن هم در ايام حج ، دون شأن روحانيون و علما مى باشد كه خود اين القائات نيز از سياست مخفى و تحريكات جهان خواران بشمار مى رود ...
به هر حال اعلان برائت در حج، تجديد ميثاق مبارزه و تمرين تشكل مجاهدان براى ادامه نبرد با كفر و شرك و بت پرستى ها است و به شعار هم خلاصه نمى شود كه سرآغاز علنى ساختن منشور مبارزه و سازماندهى جنود خدا در برابر جنود ابليس و ابليس صفتان است و از اصول اوليه توحيد به شمار مى رود و اگر مسلمانان در خانه ناس و خانه خدا از دشمنان خدا اظهار برائت نكنند، پس در كجا مى توانند اظهار نمايند؟ و اگر حرم و كعبه و مسجد و محراب ، سنگر و پشتيبان سربازان خدا و مدافعان حرم و حرمت انبيا نيست پس مأمن و پناهگاه آنان در كجاست ؟
خلاصه ، اعلان برائت مرحله اول مبارزه و ادامه آن مراحل ديگر وظيفه ماست و در هر عصر و زمانى جلوه ها و شيوه ها و برنامه هاى متناسب خود را مى طلبد و بايد ديد كه در عصرى همانند امروز كه سران كفر و شرك ، همه موجوديت توحيد را به خطر انداخته اند و تمامى مظاهر ملى ، فرهنگى ، دينى و سياسى ملت ها را بازيچه هوس ها و شهوت ها نموده اند، چه بايد كرد.
آيا بايد در خانه ها نشست و با تحليل هاى غلط و اهانت به مقام و منزلت انسان ها و القاى روحيه ناتوانى و عجز در مسلمانان، عملاً شيطان و شيطان زادگان را تحمل كرد و جامعه را از وصول به خلوص كه غايت كمال و نهايت آمال است منع كرد؟ و تصور نمود كه مبارزه انبيا با بُت و بت پرستى ها منحصر به سنگ و چوب هاى بى جان بوده است و نعوذ باللّه پيامبرانى چون ابراهيم در شكستن بت ها پيشقدم و اما در مصاف با ستمگران، صحنه مبارزه را ترك كرده اند ؟ و حال آن كه تمام بت شكنى ها و مبارزات و جنگ هاى حضرت ابراهيم با نمروديان و ماه و خورشيد و ستاره پرستان ، مقدمه يك هجرت بزرگ و همه آن هجرت ها و تحمل سختى ها و سكونت در وادى «غير ذي زرع» و ساختن بيت و فديه اسماعيل ، مقدمه بعثت و رسالتى است كه در آن ، ختم پيام آوران ، سخن اولين و آخرين بانيان و مؤسسان كعبه را تكرار مى كند و رسالت أبدى خود را با كلام أبدى «... إنني بريء ممّا تشركون» ابلاغ مى نمايد كه اگر غير از اين تحليل و تفسيرى ارائه دهيم اصلاً در زمان معاصر ، بُت و بت پرستى وجود ندارد و راستى كدام انسان عاقلى است كه بت پرستى جديد و مدرن را در شكل ها و افسون ها و ترفندهاى ويژه خود نشناخته باشد و از سلطه اى كه بتخانه هايى چون كاخ سياه بر ممالك اسلامى و خون و ناموس مسلمين و جهان سوم پيدا كرده اند، خبر نداشته باشد ؟