جايگاه سنّت در حوزه معرفت دينى - صفحه 10

بايد به سنّت ، مراجعه كنند.
اين ديدگاه ، نخستين بار، به برخى صحابيان و تابعيانْ نسبت داده شده است . از عبيد اللّه بن عمر ، نقل شده است :
لقد أدركتُ فقهاءَ المدينة ، و إنّهم لَيُعظّمون القولَ فى التفسير ، منهم : سالمُ بن عبد اللّه ، و القاسمُ بن محمّد ، و سعيدُ بن المسيَّب ، و نافعٌ .۱
من ، فقهاى مدينه را درك كردم . آنها گفتن تفسير را گران مى شمردند . از جمله ايشان اند : سالم بن عبد اللّه ، قاسم بن محمّد، سعيد بن مسيّب و نافع .
و در باره سعيد بن مُسيَّب ، چنين نقل شده است :
إنّهُ كان إذا سُئل عن تفسير آية من القرآن، قال: أنا لا أقول فى القرآن شيئاً .۲
هر گاه تفسير آيه اى از قرآن را از وى مى پرسيدند ، مى گفت : من ، در باره قرآن ، چيزى نمى گويم .
و از شَعبى نقل شده است كه گفت :
ثلاث لا أقول فيهنَّ حتّى أموت: القرآن... .۳
سه موضوع است كه من تا زنده ام ، در باره آنها سخن نمى گويم : نخست، قرآن ... .
همچنين ، در ميان پيروان اهل بيت عليهم السلام ، اين نظريه به گروهى از طرفداران مكتب اخباريگرى نسبت داده شده است . آنان ، معتقدند كه دستيابى به معارف قرآن ، ويژه پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت اوست و از اين رو ، ظواهر قرآن ، براى ما حجّت نيستند . ۴
شمارى از اخباريان شيعه، پا را از اين هم فراتر گذاشته اند و بر اين باورند كه بسيارى از سنّت هاى پيامبر صلى الله عليه و آله ، مانند بيشتر آيات قرآن ، رمزگونه و معمّايى اند و جز

1.تفسير الطبرى : ج ۱ ص ۳۷، تفسير ابن كثير : ج ۱ ص ۱۷ .

2.تفسير الطبرى : ج ۱ ص ۳۸ .

3.ر .ك : فرائد الاُصول (الرسائل) : ج ۱ ص ۵۶ . نيز، ر.ك: اخباريگرى (تاريخ و عقايد): ص ۱۲۴.

صفحه از 34