جايگاه سنّت در حوزه معرفت دينى - صفحه 13

فى شى ءٍ و آخِرُها فى شى ءٍ، و هُوَ كَلامٌ مُتَّصِلٌ مُتَصَرِّفٌ عَلى وُجوهٍ . 1
اى جابر! هيچ چيز، به اندازه تفسير قرآن ، دور از دسترس انديشه هاى مردان نيست . يك آيه ، ابتدايش در باره چيزى است و انتهايش در باره چيزى ديگر ، و قرآن ، گفتار پيوسته اى است كه به گونه هاى مختلف ، فهميده مى شود.
ب ـ در علل الشرائع ، به نقل از ابو زُهَير بن شَبيب بن اَنَس ، از يكى از ياران امام صادق عليه السلام روايت شده است :
در خدمت امام صادق عليه السلام بودم ... كه يك نفر ، در زد . گروهى از ياران امام عليه السلام در حضور ايشان بودند . ايشان به غلام فرمود : «ببين كيست؟».
غلام رفت و برگشت و گفت : ابو حنيفه است .
فرمود : «بگو وارد شود» .
ابو حنيفه ، وارد شد و بر امام صادق عليه السلام سلام كرد .
امام عليه السلام پاسخ سلامش را داد و فرمود : «تو فقيه عراق هستى؟» .
گفت : آرى.
فرمود : «بر چه اساسى براى آنها فتوا مى دهى؟» .
گفت : بر اساس كتاب خدا و سنّت پيامبرش .
فرمود : «اى ابو حنيفه! آيا كتاب خدا را چنان كه بايد، مى شناسى ، و آيا ناسخ و منسوخ را مى شناسى؟».
گفت : آرى.
فرمود : «اى ابو حنيفه! مدّعى علم شدى . واى بر تو! خداوند ، اين علم را جز نزد اهل قرآن كه قرآن بر آنها نازل شده ، قرار نداده است . واى بر تو! اين علم ، جز در نزد خواصّى از ذريّه پيامبر ما محمّد صلى الله عليه و آله نيست . خداوند ، حتّى يك حرف از كتابش را به تو به ارث ، نداده است» و همچنان براى او حجّت آورد و استدلال

1.المحاسن : ج ۲ ص ۷ ح ۱۰۷۶ ، تفسير العيّاشى : ج ۱ ص ۱۲ ح ۸ ، بحار الأنوار : ج ۹۲ ص ۹۱ ح ۳۷ .

صفحه از 34