مىگردد۱ و اداره انسان را به دست مىگيرد و از آن پس ، زمينهاى براى انجام دادن كارهاى ناشايست ، در وجود انسان ، باقى نمىمانَد . در نتيجه ، حكمت ، با عصمت ، همراه مىگردد۲ و در نهايت ، همه ويژگىهاى حكيم و عالِم حقيقى ، براى آدمى حاصل مىگردد و در بالاترين مراتب علم و حكمت ، به والاترين درجات خودشناسى ، خداشناسى ، امامت و رهبرى دست مىيابد .
سرآمد حكيمان
انبياى الهى و اوصياى آنان ، همان كسانى هستند كه به قلّه حكمت علمى ، عملى و حقيقى دست يافتهاند . بر اين پايه ، از جانب خداوند متعال ، مأمور آموختن علم و حكمت به جامعه بشر شده اند .
حكمتنامه حضرت عبد العظيم عليه السلام
حضرت عبد العظيم حسنى عليه السلام راوىِ بخشى از حكمتهاى خاندان رسالت است ، و بدين مناسبت ، اين مجموعه ، حكمتنامه حضرت عبد العظيم عليه السلام ناميده شد .
اين حكمتنامه ، شاملِ شناختنامه عبد العظيم عليه السلام و يكصد حكمت ، از سخنان حكيمانهاى است كه بى واسطه يا با واسطه ، توسط ايشان ، از اهل بيت عليهم السلام روايت شده است. پيش از ورود به متن كتاب ، ذكر چند مطلبْ ضرورى است :
1 . در نگارش شناختنامه حضرت عبد العظيم عليه السلام از شمارى از كتابها و مقالاتى كه در مجموعه آثار كنگره حضرت عبد العظيم عليه السلام منتشر شده اند، بهره بردهايم .
2 . بجز يك روايت، متن همه رواياتى كه در اين حكمتنامه آمده و نيز ترجمه آنها برگرفته از مسند حضرت عبد العظيم حسنى عليه السلام۳ است، پس از مصدريابى توسط
1.اشاره است به حديثى از امام على عليه السلام در وصف سالك إلى اللَّه : «قد أحيا عقلَه وأمات نفسَه ؛ خِردش را زنده كرده و نفسش را ميرانده است» (عيون الحكم والمواعظ : ص ۳۶۶) .
2.ر . ك : دانشنامه عقايد اسلامى: ج۲ (معرفتشناسى/بخش پنجم/فصل سوم : آثار حكمت / عصمت) .
3.تأليف عزيز اللَّه عطاردى و عليرضا هزار ، از مجموعه آثار كنگره حضرت عبد العظيم عليه السلام (شماره يك) .