در اين زمينه ايراد نفرموده; امّا به هنگام بيان هدف خويش در نگارش اربعين, شرحى افاده و مقصود خود را از نگارش كتابْ ذكر كرده كه بيان كننده پذيرش حديث اربعين و مقبوليت آن نزد ايشان است كه پيش از اين بدان اشاره شد.
7. مؤلف كتاب «شرح الأربعين النبويّة» آورده است:
إتّفقت كلمة المحدّثين على اعتبار أحاديث الأربعين والإستناد اليها و التعويل عليها, إمّا لإشتهارها أو استفاضتها أوْ تواترها. ۱
وى پس از نقل عين نظريات شهيد اوّل, علامه مجلسى و صاحب «الذريعة» چنين مى نويسد:
و هكذا نجد الأعلام رفعوا أحاديث الأربعين عن مرتبة الآحاد واستغنوا عن البحث فى الإسناد. ۲
ب) نظر مخالفان
درمقابل دسته اوّل, گروهى عقيده دارند كه حديث مذكور, ضعيف است و در اسناد آن, اشخاص مجهولى قرار دارند ۳ كه باعث ضعف آن مى شود. درزير به ذكر چند نظر در اين زمينه مى پردازيم:
1. حافظ شرف الدين نواوى (م 676ق) از علماى اهل سنّت ـ كه شرح وى بر «صحيح مسلم» از شروح معروف و معتبر در جهان تسنّن است ـ در «اربعين» خود مى نويسد:
فقد روينا عن على بن أبى طالب, وعبدالله بن مسعود, و معاذ بن جبل,
1.شرح الأربعين النبوية, ص۴۷۶.
2.همان جا.
3.بيهقى گويد: «أسانيده كلّها ضعيفة». از ابن عساكر نقل شده است كه: «أسانيده كلّها فيها مقال, ليس فيها للتصحيح مجال». عبدالقاهر الرهادى گفته است: «طرقه كلّها ضعاف, اذ لايخلو طريق منها أن يكون فيها مجهول لايعرف, أو معروف مُضعَّف». (الأربعون حديثاً, خواجويى, ص۶)