موضع پيامبر در برابر آينده رسالت - صفحه 7

آيا درباره پيامبر صلى الله عليه و آله ، آن پيام آورِ سختكوشِ آرام ناپذيرى كه خداوند، او را به آرامش دعوت كرده : «مَآ أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْءَانَ لِتَشْقَى ؛۱ما قرآن را بر تو نازل نكرديم تا به رنج اُفتى» و درباره تلاش بى امانش براى هدايت مردم ، چنين فرموده : «عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ ؛۲رنج شما بر او گران است و [ او ]شيفته [ هدايت ]شماست و به مؤمنان، رئوف و مهربان» ، بزرگوارى كه تدبير كار امّت را در آخرين روزهاى زندگى نيز فراموش نكرد و با تن تب آلود، به «تجهيز سپاه اسامه» فرمان داد، مى توان چنين پندارى داشت؟!
آيا قصّه آكنده از غصّه خواستن «مركّب و قلم» براى نگاشتن امر نجات دهنده هماره امّت از گم راهى در لحظه هاى آخرينِ زندگى، كافى نيست تا اين پندار را يكسره تباه بدانيم و مسكوت نهادن آينده امّت را جسارتى بر پيامبر خدا، آن ساحت پاك پيراسته از اين همه؟!
در پرتو اين همه، نمى توان فرض «سكوت» را به هيچ وجه درست دانست.

1.طه، آيه ۱ و ۲.

2.توبه، آيه ۱۲۸.

صفحه از 14