آسیب شناسی عزاداری امام حسین علیه السلام - صفحه 21

ديد[ه بود]، عرض كرد .
تا آخر خبر كه واضعش را در اين فن ، مهارتى بود تمام . ۱

4 . احوالپرسى امام حسين عليه السلام از زين العابدين عليه السلام در روز عاشورا

نقل كنند با سوز و گداز كه در روز عاشورا ، بعد از شهادت اهل بيت و اصحاب ، حضرت به بالين امام زين العابدين عليه السلام آمد . پس ، از پدر، حالِ معامله آن جناب را با اعدا پرسيد . خبر داد كه به جنگ كشيد . پس جمعى از اصحاب را اسم بُرد و از حال آنها پرسيد . در جواب فرمود : «قُتِلَ ، قُتِلَ!» ، تا رسيد به بنى هاشم و از حال جناب على اكبر و ابى الفضل، سؤال كرد . به همان قِسم ، جواب داد و فرمود : «بدان در ميان خيمه ها ، غير از من و تو ، مردى نمانده» .
خلاصه ، اين قصه است و حواشىِ بسيار دارد و صريح است در آن كه آن جناب ، از اوّل مقاتله تا وقت مبارزتِ پدر بزرگوارش ، ابدا از حال اَقرَبا و انصار و ميدان جنگ ، خبرى نداشت . ۲

5 . داستان اسب امام حسين عليه السلام

خبر عجيب كه متضمّن است [بر] طلب كردن حضرتْ هنگام عزم رفتن به ميدان ، اسبِ سوارى را ، و كسى نبود آن را حاضر كند . پس مُخدّره زينب ، رفت و آورد و آن حضرت را سوار كرد .
بر حَسَب تعدّد منابر ، مكالمات بسيار بين برادر و خواهر ، ذكر مى شود و مضامين آن، در ضمن اشعار عربى و فارسى نيز در آمده ، مجالس را به آن رونق دهند و به شور در آرند . و الحق ، جاى گريستن است ؛ امّا نه بر اين مصيبتِ بى اصل ، بلكه در گفتن چنين دروغ واضح و افترا بر امام عليه السلام در بالاى منابر و نهى نكردن آنان كه متمكّن اند از

1.همان : ص ۲۶۴ . ر. ك: معالى السبطين: ج ۱ ص ۲۰۹ .

2.همان جا. نيز، ر. ك: الدمعة الساكبة: ج ۴ ص ۳۵۱.

صفحه از 35