آسیب شناسی عزاداری امام حسین علیه السلام - صفحه 31

حال ، اطّلاع كافى از هدف نهضت حسينى ، تاريخ عاشورا و خصوصيات روحىِ شخصيتى كه مى خواهد حالش را بازگو نمايد ، داشته باشد .
شرط دوم ، اين است كه سخنى را به امام حسين عليه السلام و اهل بيت ايشان نسبت ندهد ؛ بلكه تصريح كند كه آنچه مى گويد ، تشخيص اوست .
متأسّفانه ، بدون در نظر گرفتن دو شرط ياد شده ، بسيارى از مرثيه سرايان ، مطالبى را، خصوصا به صورت شعر ، به امام عليه السلام و خانواده آن بزرگوار ، نسبت مى دهند كه واقعيت ندارد . به نظر مى رسد كه سوء استفاده از زبانِ حال در مرثيه سرايى ، يكى از عوامل راه يافتن دروغ به مقتل هاى مكتوب باشد .
از باب نمونه ، اين شعر معروف، به امام حسين عليه السلام منسوب شده است كه :

إن كانَ دينُ مُحَمَّدٍ لَم يَستَقِمإلّا بِقَتلى يا سُيوفُ خُذينى .
اين شعر ، از نظر مضمون ، ايرادى ندارد ؛ ولى انتساب آن به امام عليه السلام ، دروغ است . اين شعر ، بيتى از قصيده اى است كه يكى شعراى عرب به نام شيخ محسن هُوَيزى ، معروف به «ابُو الحُبّ كبير»، در رثاى امام حسين عليه السلام سروده است. در اين قصيده مى خوانيم:

أعطَيتُ رَبِّىَ مَوثِقاً لا يَنتَهىإلّا بِقَتلى، فَاصعَدى وَ ذَرينى
إن كانَ دينُ مُحَمَّدٍ لَم يَستَقِمإلّا بِقَتلى، يا سُيوفُ خُذينى
هذا دَمى فَلتُروَ صادِيَةُ الظُّبامِنهُ وَ هذا لِلرِّماحِ وَتينى .۱
با پروردگارم عهدى بسته ام كه انجام نمى شودجز با كشته شدنم . پس مرا بالا ببر و بيفكن .
اگر دين محمّد صلى الله عليه و آله ، استوار نمى مانَدجز با كشته شدن من ، اى شمشيرها! مرا بر گيريد .
اين ، خون من است ، كه بايد شمشيرهاى تشنه ، از آن، سيراب شوندو اين رگِ گردنم ، آماده براى فرود آمدن نيزه هاست .

1.ر.ك : مستدركات أعيان الشيعة: ج ۳ ص ۱۹۱.

صفحه از 35