پزشکی و درمان - صفحه 11

ارزيابى احاديث طبّى از نگاه شيخ صدوق

بزرگِ محدّثان شيعه ، محمّد بن على بن بابويه قمى ، معروف به صدوق رحمه اللهاحاديث طبّى را به گونه اى ارزيابى مى كند كه جز در موارد خاص ، نمى توان به آنها اعتماد كرد . وى مى نويسد :
عقيده ما درباره اخبار و احاديثى كه درباره طب رسيده ، آن است كه اين احاديث ، بر چند گونه اند:
برخى از آنها با نظر به آب و هواى مكّه و مدينه گفته شده اند و به كار بستن آنها در ديگر شرايط آب و هوايى ، درست نيست ؛
در برخى از آنها ، معصوم عليه السلام بر پايه آنچه از حال و طبع سؤال كننده مى دانسته ، پاسخ داده و از همان موضع ، فراتر نرفته است ، هر چند كه امام ، بيش از آن شخص به طبع وى آگاهى داشته است ؛
برخى از آنها را مخالفان ، با هدف زشت نماياندن چهره مذهب در نگاه مردم در ميان احاديث گنجانده اند؛
در برخى از آنها ، سهوى از راوى حديث ، سر زده است ؛
در برخى از آنها بخشى از حديث ، حفظ شده و بخشى ديگر از آن ، فراموش شده است ؛
امّا آنچه درباره عسل روايت شده كه درمان هر دردى است ، روايتى است صحيح و معنايش نيز اين است كه عسل ، شفاى هر بيمارى اى است كه از بُرودت طبع برخيزد.
نيز آنچه درباره استنجا با آب سرد براى مبتلايان به بواسير رسيده ، در موردى است كه بواسير شخص ، از حرارتِ طبع ، سرچشمه گرفته باشد .
آنچه هم در مورد بادنجان و درمانگر بودن آن روايت شده ، ناظر به هنگامِ رسيدن خرما و در مورد كسانى است كه خرما مى خورند ، نه ناظر به ديگر اوقات .
در نهايت بايد گفت: آنچه در مورد درمانِ درستِ بيمارى از امامان عليهم السلام رسيده ، مضمون آيات و سوره هاى قرآن و يا دعاهايى است كه به حكمِ سندهاى قوى و طُرُق صحيحى كه به واسطه آنها به ما رسيده اند ، پذيرفته خواهند شد . ۱
بر اساس اين ارزيابى ، تنها بخشى از احاديث طبّى را مى توان در اختيار افراد خاصّى كه آن احاديثْ مربوط به آنهاست ، قرار داد و ساير احاديث طبّى را بايد كنار گذاشت و تنها احاديثى كه مى توانند در اختيار عموم مردم قرار گيرند ، احاديث صحيحى است كه مردم را به درمان از طريق دعا و استشفا به آيات قرآن ، دعوت كرده اند .
به نظر مى رسد كه هر چند سخن شيخ صدوق رحمه الله از نظر اصولى ، صحيح است (چون غالبا احاديث طبّى ، فاقد سندند و زمينه جعل در آنها به طور جدّى وجود دارد) ، ليكن حاصل اين گونه ارزيابى ، بى بهره شدن مردم از بخشى از ذخاير علمى اهل بيت عليهم السلام خواهد بود؛ زيرا ضعف سند ، بى ترديد ، نشانه عدم صدور حديث نيست ، چنان كه درستى سند ، نمى تواند دليل صدور قطعى آن باشد . از سوى ديگر ، قضاوت درباره اين كه شمارى از درمان هايى كه در احاديث آمده ، ويژه افراد خاص است نيز ، كار آسانى نيست .
بنا بر اين ، نه مى توان همه اين احاديث را به عنوان ره نمودهاى پيشوايان دين در امر پزشكى در اختيار عموم گذاشت و نه مى توان به طور كلّى آنها را كنار زد و از كتب حديثى حذف كرد . پس چه بايد كرد؟

1.. الاعتقادات ، صدوق : ص ۱۱۵ ، بحارالأنوار : ج ۶۲ ص ۷۴ .

صفحه از 14