حدیث :
بالسند المتّصل إلى ثقه الإسلام، محمّد بن يعقوب الكلينيّ، رحمه اللّه، عن محمّد بن يحيى، عن أحمد بن محمّد، عن محمّد بن خالد، و الحسين بن سعيد جميعا، عن القاسم بن محمّد، عن عبد الصّمد بن بشير، عن بعض أصحابه، عن أبي عبد اللّه، عليه السّلام، قال قلت: أصلحك اللّه، من أحبّ لقاء اللّه، أحبّ اللّه لقاءه؟ و من أبغض لقاء اللّه، أبغض اللّه لقاءه؟ قال: نعم. قلت: فو اللّه، إنّا لنكره الموت. فقال: ليس ذلك حيث تذهب. إنّما ذلك عند المعاينة: إذا رأى ما يحبّ، فليس شيء أحبّ إليه من أن يتقدّم على اللّه، و اللّه تعالى يحبّ لقاءه، و هو يحبّ لقاء اللّه [حينئذ]. و إذا رأى ما يكره، فليس شيء أبغض [إليه]من لقاء اللّه، و اللّه يبغض لقاءه.
ترجمه :
راوى گفت: «گفتم به حضرت صادق، عليه السلام، «أصلحك اللّه، كسى كه دوست داشته باشد ديدار خداوند را، دوست دارد خداوند ديدار او را؟ و كسى كه خشمناك باشد از ديدار خدا، خشم آيد خداوند را ديدار او؟» فرمود: «آرى.» عرض كردم: «به خدا قسم همانا ما كراهت داريم از مردن.» فرمود: «چنين نيست كه تو گمان كردى. اين در وقت ديدار مرگ است: وقتى كه ديد آنچه را كه دوست دارد، نيست چيزى محبوبتر پيش او از ورود بر خداى تعالى، و خداى تعالى دوست مىدارد ديدار او را، و او دوست مىدارد ديدار خدا را در اين هنگام. و وقتى ببيند چيزى را كه كراهت دارد، پس نيست چيزى مبغوضتر پيش او از ديدار خدا، و خداوند خشم دارد ديدار او را.»
فروع كافى، ج ٣، ص ١٣۴، «كتاب جنائز» ، «باب ما يعاين المؤمن و الكافر» ، حديث ١٢