ابو ثُمامه عمرو بن عبد اللّه صائِدی

ابو ثُمامه عمرو بن عبد اللّه صائِدی

از شهیدان کربلا

ابو ثُمامه ، کنیه یکی از یاران برجسته امام حسین علیه السلام است که با نام های : عمرو بن عبد اللّه صائدی ،[۱]عمرو بن عبد اللّه انصاری ،[۲]زیاد بن عمرو بن عَریب بن حنظلة بن دارِم بن عبد اللّه بن کعب صائدِ ،[۳]و ابو ثُمامة بن عمر صائِدی ، در منابع مختلف ، از او یاد شده است . طبری ، در باره او می گوید:

وی از جنگاوران عرب و از بزرگان شیعه بود .

بر اساس برخی از گزارش ها ، او از یاران شجاع و دلاور امام علی علیه السلام بود و در جنگ هایی که در دوران حکومت ایشان اتّفاق افتاد ، حضور داشته است و پس از شهادت ایشان ، از یاران امام مجتبی علیه السلام بوده است .

ابو ثمامه ، ساکن کوفه بوده و یکی از افرادی است که پس از مرگ معاویه ، به امام حسین علیه السلام نامه نوشت و او را به قیام ، دعوت کرد .[۴]هنگامی که مُسلم بن عقیل علیه السلام ، به نمایندگی از امام علیه السلام به کوفه آمد ، ابو ثُمامه ، در زمره یاران مورد اعتماد او قرار گرفت و در تهیه سلاح و امکانات مالی ، فعّالیت داشت .[۵]مسلم علیه السلام نیز او را به فرماندهی سپاهیان قبیله رُبع تمیم هَمْدان گماشت و سپاه او بود که ابن زیاد را در قصر حکومتی ، محاصره کرد .[۶]هنگامی که مردم کوفه ، مسلم علیه السلام را تنها گذاشتند ، ابو ثُمامه ، از کوفه خارج شد و خود را به امام حسین علیه السلام رسانید[۷]و در صف عاشقان و جان نثاران وی ، قرار گرفت .

نگاهی گذرا به زندگی افتخارآمیز این مرد بزرگ ، نشان می دهد که او ، افزون بر استواری در ایمان ، صلابت در ولایت اهل بیت علیهم السلام ، دلاوری و شجاعت ، از هوش و ذکاوت سیاسی و اطّلاعات گسترده امنیتی برخوردار بوده است . لذا هنگامی که کثیر بن عبد اللّه ـ که پیشنهاد ترور امام حسین علیه السلام را به ابن سعد داده بود ـ ، می خواست تا به عنوان پیام آور وی ، مسلّح بر امام علیه السلام وارد شود ، او ممانعت نمود .

از کارهای برجسته و درخشان این مرد بزرگ ـ که درتاریخ عاشورا ثبت شده است ـ ، یادآوری فرا رسیدن وقت ظهر برای اقامه نماز در بحبوحه نبرد در روز عاشوراست . در آن هنگامه ، ابو ثُمامه ، خطاب به امام گفت :

ای ابا عبد اللّه ! جانم فدای تو باد ! من می بینم که اینان ، به تو نزدیک شده اند . نه . به خدا سوگند ، تو کشته نمی شوی تا این که من ـ به یاری خدا ـ ، پیشِ روی تو کشته شوم و دوست دارم وقتی که پروردگارم را ملاقات می کنم ، این نمازی را که وقتش رسیده ، خوانده باشم .

امام حسین علیه السلام ، با شنیدن سخن ابو ثُمامه ، سرش را بلند کرد و فرمود :

نماز را یادآوری کردی. خداوند ، تو را از نمازگزارانِ اهل ذکر ، قرار دهد! آری . این ، اوّلِ وقت نماز است .

سپس فرمود :

از آنها بخواهید که از ما دست بدارند، تا نماز بگزاریم .

حُصَین بن نُمَیر ، به امام جسارت کرد و گفت : نماز شما ، پذیرفته نمی شود!

حبیب بن مُظاهر ، به او پاسخ داد و با او درگیر شد و به شهادت رسید . پسرعموی ابو ثُمامه نیز ـ که در سپاه ابن سعد بود ـ ، در این درگیری ، به دست او کشته شد. در نهایت ، در ظهر عاشورا به پیشنهاد ابو ثُمامه ، نماز جماعتِ تاریخی امام حسین علیه السلام در میدان نبرد ، برگزار شد ؛[۸]نماز جماعتی به امامت حسین علیه السلام ، که با پیکری خونین در میدان جنگ و در برابر تیرهایی که از هر سو ، امام و یارانش را نشانه می رفت ، برگزار شد[۹].

ابو ثُمامه ، پس از شهادت شماری از یاران ابا عبد اللّه علیه السلام ، به میدان آمد و در حالی که این اشعار را زمزمه می کرد ، به صف دشمنْ حمله کرد :

تسلیت به خاندان مصطفی و دختران او               بر حبس بهترینِ مردم، نواده محمّد !

تسلیت به زهرای پیامبر و همسرش                  خزانه دانش خدا، پس از احمد !

تسلیت به همه اهالی مشرق و مغرب                و اندوه بر حبس حسینِ استوار !

چه کسی از سوی من به پیامبر و دخترش می رساند                  که فرزندتان ، در سختی شدیدی است ؟

وی ، در نهایت ، در درگیری با قیس بن عبد اللّه ، به خیل شهدای کربلا پیوست .

در «زیارت رجبیه» و «زیارت ناحیه مقدّسه» ، آمده است :

سلام بر ابو ثُمامه[۱۰]، عمر بن عبد اللّه صائِدی !


[۱] در برخى منابع ، «عمر» به جاى «عمرو» آمده است .

[۲] در رجال الطوسى آمده كه كنيه او «ابوثمامه» است . همچنين فرد ديگرى به نام «عمرو بن ثمامه» را از ياران امام حسين عليه السلام شمرده است .

[۳] در الإصابة ، «ابو عامر» به جاى «ابو ثمامه» آمده و در أنساب الأشراف آمده : «ابو ثمامه زياد بن عمرو بن عريب صائدى» .

در تنقيح المقال ، «ابو ثمامه ، زياد بن عمرو بن عريب» ، از شهداى كربلا دانسته شده ؛ ولى در عين حال ، جدا از «ابو ثمامه» ، كسى با نام «عمرو بن عبد اللّه انصارى» نيز آمده است .

و در إبصار العين، از فردى با نام «زياد بن عريب» مستقل ياد شده و با «أبو عمره نهشلى» يكى دانسته شده است ؛ امّا ما وى را با «شبيب بن عبد اللّه » يكى گرفتيم . ابو ثُمامه صائِدى ، ابو ثُمامه صَيداوى ، صائِد ، طايفه اى از قبيله هَمْدان هستند و صيدا ، طايفه اى از قبيله اسد بن خُزَيمه است و به نظر مى رسد كه «صائد» درست باشد .

[۴] در منابع كهن، اين گزارش ها نيامده است؛ ولى در الأمالى شجرى و الحدائق الورديّة آمده كه او از ياران امير مؤمنان عليه السلام بود.

[۵] ر .ك : ج ۴ ص ۱۷۹ (بخش هفتم / فصل چهارم / فرستادن مال و جاسوس براى شناسايى محلّ مسلم).

[۶] ر .ك : ج ۴ ص ۲۰۹ (بخش هفتم / فصل چهارم / دعوت مسلم از نيروهايش و حركت به سوى قصر) .

[۷] إبصار العين، از الإرشاد و الأخبار الطوال نقل مى كنند كه وى به همراه نافع آمد؛ ولى اين مطلب، در اين دو كتاب، يافت نشد .

[۸] ر. ك : ص ۱۵۷ (فصل دوم / نماز جماعت در ظهر عاشورا به امامت امام حسين عليه السلام ) .

[۹] ر. ك : ص ۱۵۷ (فصل دوم / نماز جماعت در ظهر عاشورا به امامت امام حسين عليه السلام ) .

[۱۰] در زيارت رجبيّه، «أبي ثُمامة الصائدى» آمده است.