بحثى در باره حكميّت - صفحه 4

نمى دهيم ، كه او ما را از جنگْ حذر داد و ما در آن افتاديم .
على عليه السلام گفت : «فَإِنَّهُ لَيسَ لي بِثِقَةٍ ؛ قَد فارَقَني وخَذَّلَ النّاسَ عَنّي ، ثُمّ هَرَبَ مِنّي حَتّى آمَنتُهُ بَعدَ أشهُرٍ ... ؛مرا به وى اطمينانى نيست ، كه او از من جدا شد و مردم را از پيرامونم پراكنْد و سپس از من گريخت ، تا پس از چند ماه ، او را امان دادم» .
آرى! هر چه امام عليه السلام تلاش كرد ، نپذيرفتند تا اين كه سرانجام فرمود :
فَاصنَعوا ما أرَدتُم ! ...پس آنچه مى خواهيد ، انجام دهيد! ...۱

3 . موضوع داورى

اكنون بايد ديد موضوع داورى چه بود و داوران درباره چه چيزى بايد مى انديشيدند و رأى مى دادند؟
در متن پيمان نامه حكميّت ، چيزى كه موضوع داورى را روشن كند و همچنين اختيارات و وظايف داوران را مشخص نمايد ، ديده نمى شود . در متن پيمان حكميّت ، تنها تعيين يك وظيفه كلّى براى داوران آمده و آن اين كه : داوران موظّف بودند بر اساس كتاب خدا حكم كنند و اگر آنچه را مى خواهند در كتاب خدا نيافتند ، به سنّت مراجعه نمايند .
در اين متن ، هيچ اشاره اى به موضوع داورى نشده است . آيا موضوع داورى ، تعيين تكليف در برخورد با كُشندگان عثمان بود و چنان كه برخى گفته اند : «از گفتار و از نامه هاى معاويه روشن مى شود كه آنچه به داوران وا گذاردند ، اين است كه ببينند كُشندگان عثمان در كار خود به حق بوده اند يا نه»؟ ۲

1.ر . ك : ص ۲۵۳ (ارزيابى دو داور) .

2.الطبقات الكبرى: ۶ / ۹۳، تاريخ الإسلام: ۵ / ۴۸۲ / ۲۱۴، الإصابة: ۵ / ۹۲ / ۶۴۲۱.

صفحه از 10