393
شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۱

۲۶۳.امام على عليه السلام: [خداوند ،] آفريدگان را به قدرت خويش آفريد و بادها را به [لطف و ]رحمت خود ، به حركت در آورد و جنبش زمين خود را به وسيله كوه‏ها ، ميخكوب [و آرام‏] كرد. ۱

۲۶۴.امام على عليه السلام: ميان فضا و زمين را گشاده ساخت و هوا را براى نفس كشيدن ساكنان آن ، آماده ساخت و زمينيان را با تمام وسايل معاششان آفريد . آن گاه ، بَرَهوت زمين را - كه آب چشمه‏ها از جارى شدن بر بلندى‏هاى آن ناتوان است و جويبارها را راهى براى رسيدن به آنها نيست - ، وا نگذاشت ؛ بلكه ابرهاى بارور را برايش پديد آورد تا زمين‏هاى مُرده‏اش را زنده گردانَد و رُستنى‏هايش را برويانَد .
ابرهاى آنها را - كه چونان گياهان نيمه‏خشكيده، پراكنده و پاره‏هاى آنها از هم جدا بودند - ، به هم بر آورد تا آن كه امواج ابرهاى باران‏زا به تلاطم در آمدند و آذرخشِ آنها در كرانه‏هايشان بر جَهيد و درخشش آن در دل ابرهاى سپيد كوه‏پيكر و در هم انباشته، دَمى آرام نگرفت. آن ابرها را پياپى و پيوسته فرستاد و سيلاب‏گونه باريدند، در حالى كه دامان ابرها ، پايين آمده و به زمين ، نزديك گشته بودند و [باد ]جنوب، سينه آنها را پياپى مى‏دوشيد و قطرات باران ، به شدّت ، فرو مى‏باريد. پس چون ابرها ، باران خود را فرو ريختند و بار گرانى را كه بر خود داشتند ، به زمين نهادند، بر اثر آن، از زمين خشك ، گياه بيرون آورد و در مناطق كم‏گياه كوه‏ها ، رُستنى‏ها را رويانيد و زمين ، به زيور مرغزارهايش ، خرّم گشت و به جامه‏هاى نازك و لطيف گُل‏هايش كه بر تن پوشيده بود و [به ]زيور شكوفه‏هاى خرّمى كه بِدان آراسته شده بود، نازيد، و اين همه را [خداوند ،] خوراك مردمان و روزىِ جانداران نمود و در گوشه و كنار زمين ، درّه‏ها را شكافت و براى پيمايندگان راه‏ها و جادّه‏هاى آن، نشانه‏هايى بر پا داشت.

1.امام عليه السلام تأكيد مى‏كند كه خداى سبحان ، وقتى كوه‏ها را در زمين آفريد، براى هر كوهى ريشه‏اى در زمين نهاد كه اين ريشه ، همان ميخ است. اين ميخ يا ريشه، دو كاركرد دارد: اوّل، حفظ كوه از افتادن و لغزيدن ، يعنى همان پديده‏اى كه براى كوه سلط در نزديكى عمّان پيش آمد و دچار لغزش و رانش شد . دوم ، اين كه اين ريشه فرو رفته در پوسته زمين، خود، لايه‏هاى زمين را به يكديگر محكم مى‏كند و آنها را از حركت و تكان ، باز مى‏دارد ، درست مانند ميخكوب كردن صفحات فلزّى به يكديگر كه ما انجام مى‏دهيم. اين، كاركرد كوه‏ها نسبت به ثبات زمين است ؛ امّا كاركرد كوه‏ها نسبت به استقرار زندگى انسان، اين است كه وجود كوه‏ها در زمين، خاك و صخره‏هاى موجود در سطح زمين را از جا به جا شدن و از بين رفتن ، حفظ مى‏كند و آنها را از تأثير توفان‏ها و گردبادها ، نگه مى‏دارد و بدين سان، زمينه برقرارى يك زندگى انسانى و يكنواخت در كوه‏ها و دشت‏ها و درّه‏ها ، فراهم مى‏آيد. اگر سطح زمين ، يكسره هموار و بدون كوه و ارتفاعات مى‏بود ، همواره در معرض تغيير قرار داشت و دست‏خوش دگرگونى مى‏شد .


شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۱
392

۲۶۳.عنه عليه السلام : فَطَرَ الخَلائِقَ بِقُدرَتِهِ ، ونَشَرَ الرِّياحَ بِرَحمَتِهِ ، ووَتَّدَ بِالصُّخورِ مَيَدانَ أرضِهِ ۱ . ۲

۲۶۴.عنه عليه السلام : فسح بَيَنَ الجَوِّ وبَينَها ، وأعَدَّ الهَواءَ مُتَنَسَّماً لِساكِنِها ، وأخرَجَ إلَيها أهلَها عَلى‏ تَمامِ مَرافِقِها ، ثُمَّ لَم يَدَع جُرُزَ ۳الأَرضِ الَّتي تَقصُرُ مِياهُ العُيونِ عَن رَوابيها ، ولا تَجِدُ جَداوِلُ الأَنهارِ ذَريعَةً إلى‏ بُلوغِها ، حَتّى‏ أنشَأَ لَها ناشِئَةَ سَحابٍ تُحيي مَواتَها وتَستَخرِجُ نَباتَها . ألَّفَ غَمامَها بَعدَ افتِراقِ لُمَعِهِ وتَبايُنِ قَزَعِهِ ۴ ، حَتّى‏ إذا تَمَخَّضَت لُجَّةُ المُزنِ فيهِ ، وَالتَمَعَ بَرقُهُ في كُفَفِهِ ۵ ، ولَم يَنَم وَميضُهُ في كَنَهوَرِ رَبابِهِ ۶ ومُتَراكِمِ سَحابِهِ ، أرسَلَهُ سَحّاً مُتَدارِكاً ، قَد أسَفَّ هَيدَبُهُ ۷ ، تَمريهِ الجَنوبُ دِرَرَ أهاضيبِهِ ودُفَعَ شَآبيبِهِ ۸ ، فَلَمّا ألقَتِ السَّحابُ بَركَ بِوانَيها ، وبَعاعَ ۹ مَا استَقَلَّت بِهِ مِنَ العِب‏ءِ المَحمولِ عَلَيها أخرَجَ بِهِ مِن هَوامِدِ الأَرضِ النَّباتَ ، ومِن زُعرِ الجِبالِ الأَعشابَ ، فَهِيَ تَبهَجُ بِزينَةِ رِياضِها ، وتَزدَهي بِما اُلبِسَتهُ مِن رَيطِ أزاهيرِها ، وحِليَةِ ما سُمِّطَت بِهِ مِن ناضِرِ أنوارِها ، وجَعَلَ ذلِكَ بَلاغاً لِلأَنامِ ورِزقاً لِلأَنعامِ ، وخَرَقَ الفِجاجَ في آفاقِها وأقامَ المَنارَ لِلسّالِكينَ عَلى‏ جَوادِّ طُرُقِها . ۱۰

1.يؤكّد الإمام عليه السلام على أنّ اللَّه سبحانه حين خلق الجبال في الأرض ، جعل لكلّ جبل منها جذراً في الأرض هو الوتد ، ولهذا الوتد وظيفتان : الاُولى : أنّه يحفظ الجبل من التهافت والانزلاق ، كما حدث لجبل السلط قرب عمان ، الذي انزلق من مكانه وسار ، والثانية : أنّ الوتد المغروس في أديم الأرض يمسك طبقات الأرض نفسها ، بعضها ببعض ، فيمنعها من الاضطراب والمَيَدان ، تماماً كما نفعل عندما نمسك الصفائح المعدنيّة ببعضها عن طريق غرس مسامير قويّة فيها . هذه وظيفة الجبال بالنسبة لاستقرار الأرض ، أمّا وظيفتها بالنسبة لاستقرار حياة الإنسان فوجود الجبال على الأرض يحافظ على التربة والصخور الموجودة على سطح الأرض من الزوال والانتقال ، ويحفظها من تأثير الرياح العاصفة بها ، فيتسنّى بذلك إقامة حياة إنسانيّة رتيبة في الجبال والسهول والوديان . ولو كان سطح الأرض مستوياً بدون جبال لكان عرضة للتغيّر المستمرّ (تصنيف نهج البلاغة : ص ۷۸۳) .

2.نهج البلاغة : الخطبة ۱ ، الاحتجاج : ج ۱ ص ۴۷۳ ح ۱۱۳ ، بحار الأنوار : ج ۷۷ ص ۳۰۰ ح ۷ .

3.الجرز : الأرض التي لا نبات بها ولا ماء (النهاية : ج ۱ ص ۲۶۰ «جرز» ) .

4.القَزَعَة : القطعة من الغيم ؛ وجمعها : قَزَعٌ ، وقَزَعُ الخريف : قطع السحاب المتفرّقة (النهاية : ج ۴ ص ۵۹ «قزع») .

5.التمع برقه في كُفَفِه : أي في حواشيه (النهاية : ج ۴ ص ۱۹۱ «لمع» ) .

6.كَنَهوَر ربابِه : الكَنَهوَر : العظيم من السحاب . والرَّباب : الأبيض منه (النهاية : ج ۴ ص ۲۰۶ «كنهور») .

7.هَيدَب ، السَّحاب : ما تَهدّب منه إذا أراد الودق [المطر ]كأنّه خيوط (مجمع البحرين : ج ۳ ص ۱۸۶۳ «هدب») .

8.الشآبيب : جمع شُؤبوب ؛ وهو الدُّفعةُ من المطر وغيره (النهاية : ج ۲ ص ۴۳۶ «شأب») .

9.البَعاعُ : شِدّةُ المطر (النهاية : ج ۱ ص ۱۴۰ «بعع») .

10.نهج البلاغة : الخطبة ۹۱ عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق عليه السلام ، بحار الأنوار : ج ۵۷ ص ۱۱۲ ح ۹۰ .

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۱
تعداد بازدید : 14610
صفحه از 500
پرینت  ارسال به