جنگ بنى نضير
بنى نضير كه با مسلمانان پيمان بسته بودند، آهنگ كشتن پيامبر صلى الله عليه و آله كردند. پيامبر خدا كه از خيزشهاى پنهان آنان پس از جريان احد آگاه شده بود، براى بررسى حقيقت، به سوى دژ آنان حركت كرد و عنوان ظاهرى اين حركت را پرداختِ خون بهاى دو نفر از قبيله بنى عامر قرار داد.
آنان، در آستان دژ، به ظاهر از پيامبر صلى الله عليه و آله استقبال كردند و چون پيامبر خدا با يارانش در سايه دژ آرميدند، نقشه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله را كشيدند و هنوز در مقدّمات اجراى آن بودند كه پيامبر خدا آگاه شد و بى آن كه آنان بفهمند، راه مدينه را پيش گرفت.
اكنون آنان پيمان را شكسته بودند. پيامبر صلى الله عليه و آله پيشنهاد كرد كه خانههاى خويش را وا نهند و از آن ديار بروند؛ امّا آنان خيرهسرى كردند و پيامبر صلى الله عليه و آله هم در ربيع اوّل سال چهارم هجرى، آنان را محاصره كرد و بنا به برخى گزارشها پس از آنكه ده نفر كشته دادند، با ذلّت از آن ديار رفتند.
جنگ بنى قُرَيظه
در نبرد خندق (احزاب)، توطئه بزرگ مشركان و يهوديان در هم شكست. در
آن نبرد، بنى قريظه، پيمان عدم تعرّض به مسلمانان را شكسته و با مشركان، عليه پيامبر صلى الله عليه و آله همدستى كرده بودند.
پيامبر خدا، فرداى روز فرار مشركان، عازم در هم شكستن دژ بنى قريظه، آخرين لانه فساد يهوديان در كنار مدينه شد. پيامبر خدا، نماز ظهر را خواند و فرمان بسيج داد و فرمود: «نماز عصر را در منطقه بنى قريظه به جا مىآوريم».
جلوه شخصيت على عليه السلام در اين حركت نيز چشمگير است، بدين سان كه:
۱. پرچم بلند اسلام در دستان پرتوان على عليه السلام بود.
۲. پيشروان سپاه را على عليه السلام فرماندهى مىكرد.
۳. بنى قريظه، آوازه على عليه السلام را شنيده بودند و چون وى را ديدند، فرياد مىزدند: «قاتلِ عمرو بن عبدِ وُد آمد».
ابن هشام مىگويد:
سبب تسليم شدن بنى قريظه به حكميت سعد بن مُعاذ، اين بود كه على عليه السلام فرياد كشيد: «به خدا سوگند، يا شربتى كه حمزه نوشيد، مىنوشم و يا دژ آنان را مىگشايم!».
۴. يهوديان، به لحاظ پيوستگى و دوستى ديرينى كه با سعد بن معاذ داشتند، به داورى او كه مىپنداشتند به نفع آنان خواهد بود، گردن نهادند و سعد بن معاذ،
حكم كرد كه مردان آنها كشته شوند، اموالشان مصادره شود و فرزندانشان اسير گردند.