نسيم بهاران، دلربا و آرامبخش است. نرمش واجها و هجاها، همآغوشى حروف و خوشتركيبى و انسجام آنها، سلاست و روانى رودبارين و پرخروش آنها، نواهاى گوشنواز و پرشكوهى را نمودار مىسازد و غوغايى عظيم را در قوّه شنيدارى مخاطب بر پا مىكند كه بىبديل است.
از آن جا كه ويژگىهاى حروف، تأثير خاصى در آوا و طنين سخن دارد و موجب خوشنوايى يا نفرتانگيزى مىشود، بايد در تركيب حروف نهايت دقت صورت گيرد و خصوصيتهاى هر يك ملحوظ شود تا اداى واژگان، روان و خوشخوان و از تنافر و سنگينى به دور باشد.
قرآن كه تجلى دانش خداى رازآگاه و محيط بر همه اسرار است - (وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا ؛۱پروردگارت هرگز فراموش كار نبوده است) - اين ويژگىها و ظرافتها را به تمام، رعايت كرده است و در هر زاويهاى از كلمات و تركيبات خود، حرف و لفظ مناسب را نهاده است.
در پاسخ به پرسش مثبت، دو كلمه «نَعَمْ» و «بَلى» به كار مىرود؛ ولى هر يك جايگاهى ويژه دارد. «بَلى» در جايى به كار مىرود كه سؤال با همزه استفهام و با مضمونى نفىآميز همراه باشد كه نتيجه اثبات در پى دارد:
(أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى .۲
آيا من پروردگار شما نيستم ؟ گفتند : چرا [هستى] ) ؛
امّا «نعم» در مورد سؤال با هل استفهامى كاربرد دارد:
(... فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ .۳
آيا وعده پروردگارتان را حق يافتيد ؟ گفتند : آرى ).