پژوهشى در باره اعجاز قرآن‏ - صفحه 15

سيوطى نيز از ابن عطّيه نقل مى‏كند كه اگر كلمه‏اى از قرآن را برداريم و در زبان عرب براى آن مترادفى جستجو كنيم ، واژه‏اى نخواهيم يافت كه با جايگزينى آن، بيان خارق‏العاده قرآنى آسيب نبيند.۱
ظرافت‏هاى بى‏شمار و تحسين‏برانگيز در سوره حمد نيز متبلور است. در اين سوره ، آغاز سخن به صورت غايبانه در وصف خداوند صورت مى‏گيرد:
(الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ‏ّ الْعَلَمِينَ * الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * مَلِكِ يَوْمِ الدِّينِ .
تمامى ستايش از آن پروردگار جهانيان‏است؛خداى مهربان و آمرزنده، دارنده روز جزا)
.
سپس بر اثر توجه به خداوند و صفات كمال، ربوبيت و رحمت گسترده او، پرستشگر الهى خود را در حضور بارگاه خداوند مهربان مى‏يابد. از اين‏رو،بى‏اختيار سخن غايبانه به گفتگوى حضورى بدل مى‏شود (التفات از غيبت به حضور):
(إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ .
خدايا، ما فقط دل در گرو تو داريم و تو را مى‏پرستيم و تنها از تو يارى مى‏جوييم)
.
آن گاه در مقام نيازخواهى، جلب همه خوبى‏ها و دفع همه بدى‏ها را از او مى‏خواهد:
(اهْدِنَا الصِّرَ طَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَ طَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لَا الضَّآلِّينَ .
خدايا، ما را به راه استوار و راستى رهنمون باش؛ راه آنان كه بر ايشان نعمت ارزانى داشته‏اى)
.
در اين درخواست نيز سخن به نهايت دقت ادا مى‏شود. وقتى سخن از احسان خدا بر پاكان مى‏رود، فعل به صورت معلوم و با انتساب به خداوند آورده مى‏شود؛ ولى آن گاه كه سخن از ناراستان مى‏رود، با صيغه مفعولى «مغضوب عليهم» و صفت

1.الإتقان فى علوم القرآن : ج‏۲ ص‏۲۵۷.

صفحه از 67