پژوهشى در باره اعجاز قرآن‏ - صفحه 26

آن است كه گوينده در سخن خويش كلماتى يك‏وزن و آهنگين بياورد. سجع در نثر، حكم قافيه را در شعر دارد . به جاى «سجع» در مورد قرآن، واژه «فاصله» را نهاده‏اند. 1 سجع را سه گونه دانسته‏اند:
1. سجع متوازن، آن است كه كلمات آخر جمله‏ها، هم در وزن (هجا) و هم در حرف‏رَوى،2 مطابق باشند، مانند كار و بار، خامه و نامه.
نمونه‏اى از اين گونه فواصل قرآن مجيد را اين آيات دانسته‏اند:
(فِيهَا سُرُرٌ مَّرْفُوعَةٌ * وَ أَكْوَابٌ مَّوْضُوعَةٌ .3
در بهشت تخت‏هايى بلند و قدح‏هايى گذاشته شده است)
.
(فِى سِدْرٍ مَّخْضُودٍ * وَ طَلْحٍ مَّنضُودٍ * وَ ظِلٍّ مَّمْدُودٍ .4
در زير درخت كُنار بى‏خار . و درختان موز بر هم چيده شده و سايه‏هاى پايدار است)
.
(وَ الشَّمْسِ وَ ضُحَاهَا * وَ الْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا * وَ النَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا * وَ الَّيْلِ إِذَا يَغْشاهَا .5
سوگند به خورشيد و روشنايى‏اش ، و سوگند به ماه كه در پى آن مى‏آيد و سوگند به روز چون روشن گرداند و شب كه آن را چون پرده پوشاند )
.
2 . سجع مطرّف، آن است كه الفاظ آخر جمله‏ها ، در حرف‏روى همگون، ولى در وزن (هجا) مختلف باشند؛ مانند كار و شكار، مال و آمال و شانه و نشانه. از فواصل قرآن كريم مى‏توان نمونه‏هاى ذيل را به عنوان «سجع مطرّف» برشمرد:
(مَّا لَكُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَارًا * وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا .6

1.البرهان فى علوم القرآن : ج‏۱ ص‏۱۵۰ نوع سوم.

2.روى (= ابر پرباران) در اصطلاح عروض ، حرف اصلى قافيه را گويند كه مدار قافيه برآن است؛ مانند حرف «ر» در كلمه‏هاى نشر ، زير ، در.

3.غاشية : آيه ۱۳ - ۱۴.

4.واقعه : آيه ۲۸ - ۳۰.

5.شمس : آيه ۱ - ۱۲.

6.نوح : آيه ۱۳ - ۱۴.

صفحه از 67