در بندهاى گونهگون اين سوره، با وجود تنوّع، آهنگ ويژه سخن، محفوظ و ملموس است. اين ويژگى ، در آيات و سُوَر گوناگون ديگر نيز نمودى بهجا مىيابد و معانى ، همپاى حروف و كلمات ، و آهنگ و لحن سخن ، به تصوير مىآيد و فضاى ذهن خواننده را بىاختيار به همراه خود مىبرد. خواه آنجا كه سخن از مسئوليت و تكليف است:
(يَبُنَىَّ أَقِمِ الصَّلَوةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنكَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَآ أَصَابَكَ إِنَّ ذَ لِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ .1
پسرم ، نماز را به پا دار و به معروف فرمان بده و از منكر نهى كن و بر هر مصيبتى كه به تو مىرسد شكيبا باش ، كه اين از كارهاى بزرگ است) .
و خواه آن هنگام كه سخن از احتجاج و استدلال و ابطال يك پندار نادرست است:
(يَأَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن يَخْلُقُواْ ذُبَابًا وَ لَوِ اجْتَمَعُواْ لَهُ وَ إِن يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيًْا لَّا يَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ .2
هان اى مردمان ، مثلى زده شده ، به آن گوش فرا دهيد . آنهايى كه به جز خداوند خوانده مىشوند ، اگر همهشان گرد آيند نتوانند مگسى بيافرينند . و اگر مگس چيزى از آنها بربايد ، نتوانند آن را نجات دهند . خواهان و خواسته ، هر دو ناتواناند).
و چه هنگام بشارت و ترغيب :
(وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ * هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ * مَّنْ خَشِىَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ وَ جَآءَ بِقَلْبٍ مُّنِيبٍ * ادْخُلُوهَا بِسَلَمٍ ذَ لِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ * لَهُم مَّا يَشَآءُونَ فِيهَا وَ لَدَيْنَا مَزِيدٌ .3