(وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ * إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ؛۱
چهرههايى كه آن روز شادمانند و به سوى پروردگارشان نظاره گر).
جناس قلب، آوردن الفاظى است كه حروف آنها واژگون و معكوس آورده شود، مانند شارع و شاعر، گنج و جنگ. از اين منظر و زيبايى ، به اين آيه كوتاه نظر كنيد: (وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ).۲
اشتقاق و شبه اشتقاق: اشتقاق، آن است كه در نظم يا نثر ، الفاظى را بياورند كه حروف آنها متجانس و به يكديگر شبيه باشند، خواه از يك ريشه ، مشتق باشند، مانند رسول و رسايل، يا از يك ماده ، مشتق باشند، امّا حروف آنها چندان شبيه و نزديك به يكديگر باشند كه در ظاهر توهم اشتقاق شود، مانند زمان و زمين. دو آيت ذيل، جلوهنماى اين هنر بيانى اند:
(يَأَسَفَى عَلَى يُوسُفَ .۳
حسرت بر يوسف) .
(ءَأَنتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَلِقُونَ .۴
آيا شما آن را آفريدهايد ، يا ما آفرينندهايم ؟)
طباق كه جمع ميان واژگان متقابل است، در اين نمونه آيات ، رخنمايى مىكند:
(لِّكَيْلَا تَأْسَوْاْ عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُواْ بِمَآ ءَاتَاكُمْ .۵
تا مبادا بر آنچه از دست شما رفته ، تأسف بخوريد ، و به آنچه به شما داده ، شادمانى نماييد) .