پژوهشى در باره اعجاز قرآن‏ - صفحه 35

طباطبايى و مطابق نظريه نظم عبد القاهر، الفاظ بايد جزء به جزء و ذره به ذره مطابق با معانى تنظيم شوند، و آن دو نيز بايد با امور واقع مطابقت كنند. بنا بر اين، برترين سخن آن است كه در آن ، خوش‏گوارى لفظ، استوارى سبك و اسلوب و رسانايى معنا ، با هم گرد آيند و هيچ اختلافى ميان اجزاى سخن نباشد.۱ اين همان چيزى است كه در كار شگفت قرآن جلوه مى‏كند. قرآن، ترجمان حقيقت‏هاى برين و متعالى است نه رساله‏اى خيال‏پردازانه و احساس‏برانگيز؛ اما اين نصّ واقع‏نما ، در تبيين حقيقت، آن سان از آرايه‏هاى چشمگير و آذين‏هاى هوش‏بر، بهره دارد كه بى‏اختيار مخاطبان خويش را به ژرفاهاى معنا سوق مى‏دهد و عينيت معانى را در منظر آنان به تصوير و تجسيم مى‏آورد و حسّ برون و شعور درون آنان را تحريك و تسخير مى‏كند.
طيبى در سده هشتم در ذيل آيه‏
(فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِن فَوْقِهِمْ .۲
سقف از بالاى سر آنها ، بر آنها فرو ريخت)

مى‏نويسد: در اين سخن ، با اطناب عبارت «من فوقهم» - كه با وجود واژه سقف ، به ظاهر غير لازم مى‏نموده است - آن رويداد دهشتناك را به تصوير آورده است؛ ليصوّر الحالة الفظيعة الهائلة... .۳
آيه‏
(فَأَصْبَحَ فِى الْمَدِينَةِ خَآئِفًا يَتَرَقَّبُ ... .۴
در شهر ، نگران و چشم‏انتظار شب را به صبح رساند)
.

1.الميزان فى تفسير القرآن : ج‏۱ ص‏۷۲.

2.نحل : آيه ۲۶ .

3.التبيان فى تفسير القرآن : ج‏۶ ص‏۳۷۴.

4.قصص : آيه ۱۸.

صفحه از 67