پژوهشى در باره اعجاز قرآن‏ - صفحه 44

قديم در اين وادى لغزيده‏اند و به سبب بحث و كاوش نكردن، از آيات و روايات رهيافت‏هاى سست و نادرستى به دست آورده‏اند.۱
قرآن براى ترسيم پايبندى و وابستگى بسيار شديد انسان‏هاى طبيعت‏گرا و معنويت‏گريز به دنيا ، چنان از واژه «ثقل» استفاده مى‏كند كه حضيض زمين‏گيرى و دنيازدگى آنان را بر ژرفناى احساس مخاطب مى‏نشاند؛ تو گويى اينان چون بار سنگينى بر زمين چسبيده‏اند كه ياراى هيچ جنبش و خيزشى را ندارند:
(مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُواْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الأَْرْضِ .۲
چرا هنگامى كه به شما گفته مى‏شود به سوى جهاد در راه خدا حركت كنيد، بر زمين سنگينى مى‏كنيد (و سستى به خرج مى‏دهيد))
.
سخن قرآن در باره سهل و بى‏اهميت بودن مرگ مستكبران ، اين تعبير زيبا و رساست كه در پى مرگ ايشان آب از آب تكان نخورد:
(فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَآءُ وَ الْأَرْضُ وَ مَا كَانُواْ مُنظَرِينَ .۳
آسمان و زمين بر آنها نگريست ، و مهلت داده نشدند)
.

2 . معارف بى‏مانند از پيامبر امّى‏

مقصود از معارف، مجموعه آگاهى‏هايى است كه در هدايت انسان به كمال و سعادت ، نقش حياتى دارد . بدين رو ، اين معارف هم شامل گزاره‏هاى توصيفى و هم شامل آموزه‏هاى رفتارى و نظام‏هاى ارزشى مى‏شود. قرآن ، مجموعه‏اى پر بار از معارف مورد نياز بشر در زمينه‏هاى گوناگون فكرى، اعتقادى و بينش‏هاى بنيادى در باره آغاز و فرجام عالم وانسان و جامعه و همين طور نظام‏هاى رفتارى انسان در

1.الكشّاف : ج‏۳ ص‏۴۰۸ - ۴۰۹.

2.توبه : آيه ۳۸.

3.دخان : آيه ۲۹.

صفحه از 67