۸۲.المناقب ، ابن شهرآشوبـ به نقل از سُدّى ـ: نزد عمر بن خطّاب بودم كه كعب بن اشرف و مالك بن صَيفى و حىّ بن اَخطب آمدند و گفتند : در كتاب شما آمده است : «و بهشتى كه پهناى آن ، آسمان ها و زمين است» . اگر گستره يك بهشت ، به اندازه هفت آسمان و هفت زمين است ، پس تمام بهشت ها ، در روز رستاخيز ، كجايند؟
عمر گفت : نمى دانم.
در اين هنگام ، على عليه السلام وارد شد . فرمود : «شما در باره چه ، سخن مى گوييد؟ » .
مرد يهودى ، رو به امام عليه السلام كرد و سؤال را پرسيد . ايشان فرمود : «به من بگوييد كه چون روز در مى آيد ، شب كجاست؟ و شب كه مى آيد ، روز كجاست؟» .
مرد يهودى گفت : اين ، در علم خداست .
على عليه السلام فرمود : «بهشت ها نيز در علم خدايند» .
سپس على عليه السلام نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و موضوع را به ايشان گفت . در اين هنگام ، اين آيه نازل شد : «پس اگر نمى دانيد ، از اهل ذكر بپرسيد» .