21
بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث ج1

حمل قول الشاعر : * من النّواضح تَسقى جنّة سحقا * وسميت الجنة إما تشبيها بالجنة في الارض وإن كان بينهما بون ، وإما لستره نعمها عنّا المشار إليها بقوله تعالى : «فَلا تَعلَمُ نَفسٌ ما أخفِىَ لَهُم مِن قُرَّةٍ أعيُنٍ»۱ . ۲
جنّت ، هر بوستان داراى درختانى است كه درختانش ، زمين آن را مى پوشانند . خداوند عز و جل فرموده است : «براى سبائيان در محلّ سكونتشان ، دو باغ در سمت چپ و راست بود» ، «و دو باغشان را به دو باغى ديگر ، تبديل كرديم» و «چرا وقتى تو به باغت وارد شدى» گفته شده كه به درختان پوشاننده[ى زمين ]«جنّت» گفته مى شود و بر همين نظر ، اين گفته شاعر حمل مى شود : «از شتران آبكشى كه باغ را به سختى ، آب مى دهند» . بهشت ، «جنّت» ناميده شده ، يا به جهت شباهتى كه ميان باغ هاى زمين و بهشت وجود دارد، هرچند فاصله زيادى ميان آنهاست ويا به خاطر پوشيده بودن نعمت هاى آن از ماست كه در اين گفته خداى بلندمرتبه ، به آن اشاره شده است : «و هيچ كس از آن مايه شادمانى كه براى ايشان اندوخته شده ، خبر ندارد» .
امّا به نظر «آرتورجِفْرى»، ريشه واژه «جنّت»، آرامى يا سُريانى است كه در اين زبان ها تخصيص معنايى يافته و به معناى «پاداش نيكوكاران» به كار رفته است . هورو ويتس ، ريشه اين واژه را از فرهنگ و دين يهود مى داند و آن را با تركيب «gan eden (بهشت آسمانى)» كه در تورات (سِفْر پيدايش : 2 / 109) به كار رفته ، هم معنا مى شمرد . ۳

واژه «جنّت» در قرآن و حديث

واژه «جنّت» و مشتقّات آن در قرآن ، 147 بار در چهار معنا به كار رفته است :
1 . بهشت آدم ابو البشر ، يعنى جايگاهى كه وى و همسرش حوّا ، قبل از منتقل شدن به دنيا در آن جا زندگى مى كردند و از آسايش كامل ، برخوردار

1.سجده : آيه ۱۷ .

2.مفردات الفاظ القرآن : ص ۱۱۸ .

3.دانش نامه جهان اسلام : ج ۱۱ ص ۱ .


بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث ج1
20

در مقابل ، خليل بن احمد فراهيدى ، «جنّت» را به «حديقه» تفسير كرده است :
الجنّة : الحديقة ، وهى بستان ذات شجر ونزهة .۱جنّت ، حديقه است ، و حديقه ، بوستان داراى درخت و تفرّجگاه است .
برخى از لغت شناسان ، وجه نام گذارى جايگاه نيكوكاران در سراى جاويد به «جنّت» را كثرت درختان و سايه هاى آن مى دانند ۲ و برخى ، مستور بودن نعمت هاى آن در اين جهان براى ما . ۳
گفتنى است كه وجه دوم ، از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نيز در پاسخ يزيد بن سلام ـ كه از علّت نام گذارى بهشت به «جنّت» از ايشان پرسيد ـ نقل شده است :
لأنَّها جَنينَةٌ خيَرَةٌ نَقيَّةٌ و عندَ اللّهِ تَعالى ذكرُهُ ، مَرضيَّةٌ .۴براى اين كه بهشت ، پوشيده ، اندوخته ، پاك و در نزد خداى بلندمرتبه ، مورد رضايت است .
علّامه مجلسى در تبيين جمله «لأنَّها جَنينَة» مى گويد :
أي مستورة عن الخلق ولا يستر إلا ما كان خيرة .۵يعنى از خلق ، پوشيده است و جز اندوخته هم چيزى پوشيده نمى شود .
راغب اصفهانى به هر دو وجه تسميه اشاره كرده ، مى گويد :
والجنة كل بستان ذى شجر يستر بأشجاره الأرض ، قال عزوجل : «لَقَد كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِم آيَةٌ جَنَّتانِ عَن يَمينٍ وَشِمالٍ»۶«وَبَدَّلْناهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ»۷«وَلَولا إذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ»۸ قيل : وقد تسمى الاشجار الساترة جنة ، وعلى ذلك

1.كتاب العين : ج ۶ ص ۲۲ .

2.ر . ك : لسان العرب : ج ۱۳ ص ۱۰۰ ، النهاية : ج ۱ ص ۳۰۷ ، مجمع البحرين : ج ۱ ص ۳۲۶ .

3.ر . ك : معجم مقاييس اللغة : ج ۱ ص ۴۲۶ .

4.علل الشرائع : ص ۴۷۲ ح ۳۳ ، بحار الأنوار : ج ۸ ص ۱۸۸ ح ۱۵۷ .

5.بحار الأنوار : ج ۹ ص ۳۰۷ .

6.سبأ : آيه ۱۵ .

7.سبأ : آيه ۱۶ .

8.كهف : آيه ۳۹ .

  • نام منبع :
    بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث ج1
تعداد بازدید : 52835
صفحه از 798
پرینت  ارسال به