۲۳۵.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :مرد ، در بهشت ، هفتاد سال تكيه مى دهد ، بدون آن كه صورتش را به طرفى برگرداند . سپس زنى نزد او مى آيد و به شانه اش مى زند و او صورتش را به طرف چهره آن زن ـ كه از آينه صاف تر است و كوچك ترين مرواريدش از مشرق تا مغرب را روشن مى سازد ـ ، بر مى گرداند . زن به او سلام مى كند و او جواب سلامش را مى دهد و مى پرسد : تو كيستى؟
او مى گويد : من از فزونى ام ۱ .
بر تن آن زن ، هفتاد جامه از درخت طوبا پوشانده شده كه كمترين آنها ، مانند شقايق نعمان است . پس نگاه مرد از آنها نفوذ مى كند تا جايى كه از پشت آنها مغز ساق او را مى بيند . نيز تاج هايى بر سر دارد كه كوچك ترين مرواريد آنها ، از مشرق تا مغرب را روشن مى كند .
۲۳۶.پيامبر خدا صلى الله عليه و آلهـ در باره اين سخن خداى بلندمرتبه :«گويا ياقوت و مرجان اند»ـ: به گونه او ( حورى ) مى نگرد كه از آينه صاف تر است و پست ترين مرواريدى كه بر اوست ، از مشرق تا مغرب را روشن مى كند . نيز هفتاد جامه بر تن اوست كه نگاهش از آنها عبور مى كند ، به طورى كه از پشت آنها مغز ساق او را مى بيند.
۲۳۷.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :زن بهشتى ، سپيدىِ ساقش از پس هفتاد جامه نمايان است ، به طورى كه مغزِ [ ساقِ پاى ] او ديده مى شود . دليلش اين است كه خداوند مى فرمايد : «گويا ياقوت و مرجان اند» . ياقوت ، سنگى است كه اگر رشته نخى را داخل آن قرار دهى و سپس آن را صيقل دهى ، آن نخ ديده مى شود.
۲۳۸.سنن الترمذىـ به نقل از اَنَس ـ: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : «در بهشت به مؤمن ، فلان و بهمان اندازه نيروى مجامعت داده مى شود» .
يكى گفت : اى پيامبر خدا ! آيا كسى توان آن را دارد؟
فرمود : «نيروى صد [ مرد ] به او داده مى شود» .