حمل قول الشاعر : * من النّواضح تَسقى جنّة سحقا * وسميت الجنة إما تشبيها بالجنة في الارض وإن كان بينهما بون ، وإما لستره نعمها عنّا المشار إليها بقوله تعالى : «فَلا تَعلَمُ نَفسٌ ما أخفِىَ لَهُم مِن قُرَّةٍ أعيُنٍ»۱ . ۲
جنّت ، هر بوستان داراى درختانى است كه درختانش ، زمين آن را مى پوشانند . خداوند عز و جل فرموده است : «براى سبائيان در محلّ سكونتشان ، دو باغ در سمت چپ و راست بود» ، «و دو باغشان را به دو باغى ديگر ، تبديل كرديم» و «چرا وقتى تو به باغت وارد شدى» گفته شده كه به درختان پوشاننده[ى زمين ]«جنّت» گفته مى شود و بر همين نظر ، اين گفته شاعر حمل مى شود : «از شتران آبكشى كه باغ را به سختى ، آب مى دهند» . بهشت ، «جنّت» ناميده شده ، يا به جهت شباهتى كه ميان باغ هاى زمين و بهشت وجود دارد، هرچند فاصله زيادى ميان آنهاست ويا به خاطر پوشيده بودن نعمت هاى آن از ماست كه در اين گفته خداى بلندمرتبه ، به آن اشاره شده است : «و هيچ كس از آن مايه شادمانى كه براى ايشان اندوخته شده ، خبر ندارد» .
امّا به نظر «آرتورجِفْرى»، ريشه واژه «جنّت»، آرامى يا سُريانى است كه در اين زبان ها تخصيص معنايى يافته و به معناى «پاداش نيكوكاران» به كار رفته است . هورو ويتس ، ريشه اين واژه را از فرهنگ و دين يهود مى داند و آن را با تركيب «gan eden (بهشت آسمانى)» كه در تورات (سِفْر پيدايش : 2 / 109) به كار رفته ، هم معنا مى شمرد . ۳
واژه «جنّت» در قرآن و حديث
واژه «جنّت» و مشتقّات آن در قرآن ، 147 بار در چهار معنا به كار رفته است :
1 . بهشت آدم ابو البشر ، يعنى جايگاهى كه وى و همسرش حوّا ، قبل از منتقل شدن به دنيا در آن جا زندگى مى كردند و از آسايش كامل ، برخوردار