۳۴۱.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :[حتّى] جايگاه يك تازيانه در بهشت ، از دنيا و هر آنچه در دنياست ، بهتر است.
۳۴۲.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :يك وجب از بهشت ، از زمين و آنچه بر روى آن است (از دنيا و آنچه در آن است ) ، بهتر است.
۳۴۳.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :همانا به بنده در [همان] درِ بهشت ، چيزى داده مى شود كه نزديك است دلش از جا كنده شود ، اگر خداوند ، فرشته اى را نفرستد تا دل او را قوى گرداند .
۳۴۴.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :يكى از نعمت هاى اهل بهشت ، اين است كه سوار بر مركب ها و اشتران نژاده ، به ديدار يكديگر مى روند ، و هر آدينه روز ، اسب هاى نشان دارِ لگام زده كه نه سرگين دارند و نه پيشاب ، آورده مى شوند و بر آنها مى نشينند و هر جا كه بخواهند ، مى روند . آن گاه ابرمانندى بر فرازشان آشكار مى شود كه نه چشمى مانند آن را ديده و نه گوشى شنيده است . به آن مى گويند : «بر ما ببار» و آن ابرمانند ، پيوسته بر ايشان مى بارد تا جايى كه از آرزوهايشان فراتر مى رود.
سپس خداوند ، بادى بى آزار بر مى انگيزد و تپّه هايى از مُشك را در سمت راست و سمت چپ آنان افشان مى سازد و آن مُشك ، در كاكُل و يال ها و سرهاى اسبانشان جاى مى گيرد ، و نيز براى هر مردى از آنان كه گيسوانى دارد ، آن سان كه او مى خواهد . و آن مُشك در آن گيسوان و در آن اسب ها و در جامه ها مى پيچد .
سپس مى آيند تا به آن جا مى رسند كه خدا مى خواهد . در اين هنگام ، زنى يكى از ايشان را صدا مى زند كه : اى بنده خدا! آيا تو را با ما كارى نيست؟
او مى گويد : چيستى تو ؟ كيستى تو؟
زن مى گويد : من ، همسر تو هستم .
مرد مى گويد : از وجود تو آگاه نبودم!
زن مى گويد : آيا نمى دانى كه خدا فرموده است : «هيچ كس نمى داند كه چه چيزهايى از آنچه روشنى بخش ديدگان است ، به پاداش كارهايى كه مى كرده اند ، براى آنان پنهان شده است» ؟
مى گويد : چرا ، به پروردگارم سوگند .
و شايد بعد از آن نيز به اندازه چهل سال از آن زن ، غافل بماند و نه به طرف او نگاه كند و نه برگردد ، و آنچه او را از وى غافل مى گرداند ، غرق شدنش در نعمت ها و كرامت ها[ ى خداوند ] است.