741
بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث ج1

۱۰۹۶.مسند ابن حنبل ـ به نقل از اَنَس ـ :با پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نشسته بوديم كه فرمود : «اينك ، مردى از اهل بهشت بر شما نمايان مى شود» . پس ، مردى از انصار نمايان شد ، در حالى كه آب وضو از ريشش مى چكيد و كفش هايش در دست چپش آويزان بود .
فرداى آن روز نيز پيامبر صلى الله عليه و آله همين را فرمود و دوباره ، همان مرد با همان وضع ، وارد شد . روز سوم باز پيامبر صلى الله عليه و آله همين را فرمود و ديگر بار ، همان مرد با همان حالت وارد شد.
چون پيامبر صلى الله عليه و آله برخاست ، عبد اللّه بن عمرو بن عاص ، به دنبال آن مرد رفت و گفت : من با پدرم دعوا كرده ام و سوگند خورده ام كه سه روز ، نزد او نروم . اگر ممكن است ، مرا نزد خود ، پناه ده تا اين سه روز بگذرد .
مرد گفت : باشد ... .
عبد اللّه مى گفت كه آن سه شب را نزد او به سر برده ؛ امّا نديده كه در اين مدّت ، شبى براى عبادت برخيزد ؛ بلكه تنها كارى كه از او ديده ، اين بوده كه وقتى بيدار مى شد و در بسترش مى غلتيد ، خداى عز و جل را ياد مى كرد و تكبير مى گفت ، تا آن كه براى نماز صبح بر مى خاست . عبد اللّه گفت : البته از زبان او ، جز سخن خير نشنيدم.
[ عبد اللّه گفت : ] چون سه شب گذشت و تقريبا عمل در خور توجّهى از او نديدم ، گفتم : اى بنده خدا ! ميان من و پدرم ، نه هيچ گونه دعوا و ناراحتى اى بود و نه قهرى وجود داشت ؛ بلكه چون از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه سه بار در باره تو فرمود : «اينك ، مردى بهشتى بر شما نمايان مى شود» و هر سه بار ، تو پيدا شدى ، خواستم نزد تو باشم تا ببينم كه چه عملى انجام مى دهى تا در آن به تو اقتدا كنم ؛ ولى نديدم عمل [ عبادى ]زيادى انجام دهى . به من بگو كه چه چيزى تو را به مقامى رسانده كه پيامبر خدا فرمود؟ مرد گفت : چيزى نيست ، جز همان كه ديدى .
عبد اللّه گفت : چون از نزد او رفتم ، مرا صدا زد و گفت : چيزى نبود ، جز همانچه ديدى ، منتها من در دلم ، هيچ گونه بدخواهى نسبت به هيچ مسلمانى نيست و نيز به هيچ كس در باره نعمتى كه خداوند به او داده است ، حسادت نمى ورزم .
عبد اللّه گفت : همين ، تو را به آن مرتبه رسانيده است ! اين ، چيزى است كه ما از عهده اش بر نمى آييم.


بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث ج1
740

۱۰۹۶.مسند ابن حنبل عن أنس :كُنّا جُلُوسا مَعَ رَسُولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَقالَ : «يَطلُعُ عَلَيكُم الآنَ رَجُلٌ مِن أَهلِ الجَنَّةِ» فَطَلَعَ رَجُلٌ مِنَ الأَنصارِ ، تَنطُفُ ۱ لِحيَتُهُ مِن وَضُوئِهِ ، قَد تَعَلَّقَ نَعلَيهِ فِي يَدِهِ الشِّمالِ . فَلَمّا كانَ الغَدُ قالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله مِثلَ ذَلِكَ ، فَطَلَعَ ذَلِكَ الرَّجُلُ مِثلَ المَرَّةِ الأُولى . فَلَمّا كانَ اليَومُ الثّالِثُ قالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله مِثلَ مَقالَتِهِ أَيضا ، فَطَلَعَ ذَلكَ الرَّجُلُ عَلى مِثلِ حالِهِ الأُولى .
فَلَمّا قامَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله تَبِعَهُ عَبدُ اللّهِ بنُ عَمرِو بنِ العاصِ ، فَقالَ : إِنِّي لاحَيتُ ۲ أَبِي فَأَقسَمتُ أَن لا أَدخُلَ عَلَيهِ ثَلاثا ، فَإِن رَأَيتَ أَن تُؤوِيَنِي إِلَيكَ حَتَّى تَمضِيَ فَعَلتَ ، قالَ : نَعَم . . . وَكانَ عَبدُاللّهِ يُحَدِّثُ أَنَّهُ باتَ مَعَهُ تِلكَ اللَّيالِيَ الثَّلاثَ ، فَلَم يَرَهُ يَقُومُ مِن اللَّيلِ شَيئا غَيرَ أَنَّهُ إِذا تَعارَّ ۳ وَتَقَلَّبَ عَلى فِراشِهِ ، ذَكَرَ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ وَكَبَّرَ حَتّى يَقُومَ لِصلاةِ الفَجرِ . قالَ عَبدُ اللّهِ : غَيرَ أَنِّي لَم أَسمَعهُ يَقُولُ إِلّا خَيرا .
فَلَمّا مَضَتِ الثَّلاثُ لَيالٍ ، وَكِدتُ أَن أَحتَقِرَ عَمَلَهُ ، قُلتُ : يا عَبدَ اللّهِ ، إِنِّي لَم يَكُن
بَينِي وَبَينَ أَبِي غَضَبٌ وَلا هُجرٌ ثَمَّ ، وَلكِن سَمِعتُ رَسُولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَقُولُ لَكَ ثَلاثَ مِرارٍ : يَطلُعُ عَلَيكُم الآنَ رَجُلٌ مِن أَهلِ الجَنَّةِ ، فَطَلَعتَ أَنتَ الثَّلاثَ مِرارٍ ، فَأَرَدتُ أَن آوِيَ إِلَيكَ ، لِأَنظُرَ ما عَمَلُكَ فَأَقتَدِيَ بِهِ ، فَلَم أَرَكَ تَعمَلُ كَثِيرَ عَمَلٍ ، فَما الَّذِي بَلَغَ بِكَ ما قالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ؟ فَقالَ : ما هُوَ إِلّا ما رَأَيتَ . قالَ : فَلَمّا وَلِيتُ دَعانِي فَقالَ : ما هُوَ إِلّا ما رَأَيتَ غَيرَ أَنِّي لا أَجِدُ فِي نَفسِي لِأَحَدٍ مِنَ المُسلِمِينَ غِشّا ، وَلا أَحسُدُ أَحَدا عَلى خَيرٍ أَعطاهُ اللّهُ إِيّاهُ . فَقالَ عَبدُ اللّهِ : هذِهِ الَّتِي بَلَغَت بِكَ ، وَهِيَ الَّتِي لا نُطِيقُ . ۴

1.تَنْطُفُ : تَقْطُرُ (النهاية : ج ۵ ص ۷۵ «نطف») .

2.لَاحَيْتُ : نازَعْتُ (النهاية : ج ۴ ص ۲۴۳ «لحا») .

3.تَعَارَّ : اسْتَيْقَظَ ، وقيل : تمطّى وأنَّ (النهاية : ج ۳ ص ۲۰۴ «عرر») .

4.مسند ابن حنبل : ج ۴ ص ۳۳۲ ح ۱۲۶۹۷ ، السنن الكبرى للنسائي : ج ۶ ص ۲۱۵ ح ۱۰۶۹۹ ، الزهد لابن المبارك : ص ۲۴۱ ح ۶۹۴ ، المصنّف لعبد الرزّاق : ج ۱۱ ص ۲۸۷ ح ۲۰۵۵۹ ، المنتخب من مسند عبد بن حميد : ص ۳۵۱ ح ۱۱۵۹ كلّها نحوه ؛ تنبيه الخواطر : ج ۱ ص ۱۲۶ .

  • نام منبع :
    بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث ج1
تعداد بازدید : 80734
صفحه از 798
پرینت  ارسال به