745
بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث ج1

۱۰۹۹.امام صادق عليه السلام :داوودِ پيامبر عليه السلام گفت : پروردگارا ! مرا از همنشينم در بهشت و همتايم در جايگاه هاى بهشتى ام آگاه فرما .
خداى بزرگ و والا ، به او وحى فرمود كه : او متّى پدر يونس است .
پس داوود از خداوند ، اجازه خواست كه به ديدن او برود و خدا به او اجازه داد . داوود همراه پسرش سليمان رفت تا به محلّ متّى رسيدند . خانه اى ديدند كه از برگ درخت خرما ساخته شده بود . به آن دو گفته شد كه متّى در بازار است . در بازار ، سراغش را گرفتند . گفتند : او را در بازار هيزم فروشان بجوييد .
در آن جا سراغش را گرفتند . گروهى از مردم به آن دو گفتند : اينك منتظريم تا بيايد . داوود و سليمان نيز به انتظار او نشستند .
ناگاه متّى ـ كه بارى هيزم بر دوش داشت ـ ، آمد . مردم برايش برخاستند و او بار هيزم را زمين نهاد و خداى را شكر كرد و گفت : «كيست كه بار حلالى را به بهايى حلال بخرد؟» . يكى چانه زد و ديگرى قيمتى بالاتر گفت تا سرانجام ، بار هيزمش را به يكى از مشتريان فروخت.
داوود و سليمان بر او سلام گفتند . متّى گفت : «به منزل برويم» و با پولى كه داشت ، قدرى گندم خريد . سپس آن را آرد كرد و در ناوه اى (ظرفى) كه از تنه درخت خرما ساخته بود ، خمير كرد و آتشى برافروخت و خمير را روى آن گذاشت . آن گاه با آن دو ، به سخن گفتن نشست .
نانش كه آماده شد ، آن را در همان تغار نهاد و نمك بر آن پاشيد و ابريق آبى در كنارش نهاد و دوزانو نشست و لقمه اى برداشت . چون آن را به طرف دهانش برد ، گفت : «به نام خدا» و چون آن را بلعيد ، گفت : «ستايش ، خداى را» و با هر لقمه اى كه بر مى داشت ، همين كار را مى كرد .
سپس آب را برداشت و از آن نوشيد و نام خدا را برد و چون ابريق را گذاشت ، گفت : «ستايش ، خدا را . پروردگارا ! كيست كه به او نعمتى چون من داده باشى و به او چنين لطفى كرده باشى ؟ چشم و گوش و بدنم را سالم داشتى و نيرويم بخشيدى ، تا آن كه به نزديكى درختى رفتم كه خود ، آن را نكاشته بودم و در نگهدارى اش نكوشيده بودم و تو آن را روزىِ من قرار دادى و مشترىِ آن را برايم فرستادى . پس با پول آن ، گندمى خريدم كه خودم نكاشته بودم ، و آتشى را برايم مهار ساختى و من از آن گندم ، نانى پختم و اشتهاى خوردنش را در من نهادى تا با خوردنش بر طاعت تو توانا شوم . پس ستايش ، تو را» و سپس گريست .
داوود به سليمان گفت : پسرم ! برخيز تا برويم ، كه من هرگز بنده اى سپاس گزارتر از اين نديده ام .
درود خدا بر او و بر آن دو باد !


بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث ج1
744

۱۰۹۹.الإمام الصّادق عليه السلام :إِنَّ داوُودَ النَّبِيَّ عليه السلام قالَ : يا رَبِّ أَخبِرنِي بِقَرِينِي فِي الجَنَّةِ وَنَظِيرِي فِي مَنازِلي ، فَأَوحَى اللّهُ تَبارَكَ وَتَعالى إِلَيهِ أَنَّ ذلِكَ مَتّى أَبا يُونُسَ ، قالَ : فَاستَأذَنَ اللّهَ فِي زِيارَتِهِ فَأَذِنَ لَهُ ، فَخَرَجَ هُوَ وَسُلَيمانُ ابنُهُ حَتّى أَتَيا مَوضِعَهُ ، فَإِذا هُما بِبَيتٍ مِن سَعَفٍ ، فَقِيلَ لَهُما : هُوَ فِي السُّوقِ ، فَسَأَلا عَنهُ ، فَقِيلَ لَهُما : اُطلُباهُ فِي الحَطَّابِينَ ، فَسَأَلا عَنهُ ، فَقالَ لَهُما جَماعَةٌ مِنَ النّاسِ : نَنتَظِرُهُ الآنَ حَتّى يَجِيءَ ، فَجَلَسا يَنتَظِرانِهِ إِذ أَقبَلَ وَعَلى رَأسِهِ وِقرٌ ۱ مِن حَطَبٍ ، فَقامَ إِلَيهِ النّاسُ فَأَلقى عَنهُ الحَطَبَ ، فَحَمِدَ اللّهَ وَقالَ : مَن يَشتَرِي طَيِّبا بِطَيِّبٍ ، فَساوَمَهُ واحِدٌ وَزادَهُ آخَرُ حَتّى باعَهُ مِن بَعضِهِم .
قالَ : فَسَلَّما عَلَيهِ ، فَقالَ : اِنطَلِقا بِنا إِلى المَنزِلِ وَاشتَرى طَعاما بِما كانَ مَعَهُ ، ثُمَّ
طَحَنَهُ وَعَجَنَهُ فِي نَقِيرٍ ۲ لَهُ ، ثُمَّ أَجَّجَ نارا وَأَوقَدَها ، ثُمَّ جَعَلَ العَجِينَ فِي تِلكَ النّارِ وَجَلَسَ مَعَهُما يَتَحَدَّثُ .
ثُمَّ قالَ وَقَد نَضِجَت خَبِيزَتُهُ فَوَضَعَها فِي النَّقِيرِ فَلَفَّها وَذَرَّ عَلَيها مِلحا ووَضَعَ إِلى جَنبِهِ مِطهَرَةَ مَلِئٍ ماءً ، وَجَلَسَ عَلى رُكبَتَيهِ فَأَخَذَ لُقمَةً ، فَلَمّا رَفَعَها إِلى فِيهِ قالَ : بِسمِ اللّهِ ، فَلَمّا ازدَرَدَها ۳ قالَ : الحَمدُ للّهِِ ، ثُمَّ فَعَلَ ذلِكَ بِأُخرى وَأُخرى ، ثُمَّ أَخَذَ الماءَ فَشَرِبَ مِنهُ ، فَذَكَرَ اسمَ اللّهِ ، فَلَمّا وَضَعَهُ قالَ : الحَمدُ للّهِِ يا رَبِّ ، مَن ذَا الَّذِي أَنعَمتَ عَلَيهِ وَأَولَيتَهُ مِثلَ ما أَولَيتَنِي ، قَد صَحَّحتَ بَصَرِي وَسَمعِي وَبَدَنِي وَقَوَّيتَنِي حَتّى ذَهَبتُ إِلى شَجَرٍ لَم أَغرِسهُ وَلَم أَهتَمَّ لِحِفظِهِ ، جَعَلتَهُ لِي رِزقا ، وَسُقتَ لِي مَن اشتَراهُ مِنِّي ، فَاشتَرَيتُ بِثَمَنِهِ طَعاما لَم أَزرَعْهُ ، وَسَخَّرتَ لِيَ النّارَ فَأَنضَجَتْهُ ، وَجَعَلْتَنِي آكِلَهُ بِشَهوَةٍ أَقوى بِها عَلى طاعَتِكَ ؛ فَلَكَ الحَمدُ ، قالَ : ثُمَّ بَكى ، فَقالَ داوودُ لِسُلَيمانَ : يا بُنَيَّ قُم فَانصَرِف بِنا ، فَإِنِّي لَم أَرَ عَبدا قَطُّ أَشكَرَ للّهِِ مِن هذا . صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ وَعَلَيهِما . ۴

1.الوِقْر : الحِمْل (النهاية : ج ۵ ص ۲۱۳ «وقر») .

2.النَّقِيْرُ : أصلُ النَخْلةِ يُنقر وسطه (لسان العرب : ج ۵ ص ۲۲۸ «نقر») .

3.ازْدَرَدَهُ : ابتَلَعَهُ (لسان العرب : ج ۳ ص ۱۹۴ «زرد») .

4.تنبيه الخواطر : ج ۱ ص ۱۸ ، إرشاد القلوب : ص ۱۱۹ نحوه ، بحار الأنوار : ج ۱۴ ص ۴۰۲ ح ۱۶ .

  • نام منبع :
    بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث ج1
تعداد بازدید : 80343
صفحه از 798
پرینت  ارسال به