۱۱۱۰.امام صادق عليه السلام :خداى متعال به داوود عليه السلام وحى فرمود كه : به خَلاده دختر اوس ، مژده بهشت بده و به آگاهى اش برسان كه او در بهشت ، همسر تو خواهد بود .
داوود به سوى او رفت و درِ خانه اش را كوبيد . خلاده بيرون آمد و گفت : آيا چيزى در باره ام نازل شده است؟
داوود گفت : «خداوند بلندمرتبه ، به من وحى فرمود و به من خبر داد كه تو همنشين من در بهشت خواهى بود و فرمود كه تو را به بهشت ، مژده دهم» .
خلاده گفت : شايد تشابه اسمى ميان من و كسى ديگر ، رخ داده است!
داوود گفت : «خودِ تو هستى» .
خلاده گفت : اى پيامبر خدا ! من تو را دروغگو نمى شمارم ؛ امّا به خدا سوگند ، در خود ، چنين سزامندى اى نمى يابم !
داوود گفت : «مرا از باطن و درونت خبر ده كه در آن ، چه مى گذرد» .
خلاده گفت : اين را به تو خبر مى دهم . من هرگز به هيچ دردى از هيچ نوعى ، مبتلا نشدم و هيچ گونه نياز و گرسنگى اى ، از هيچ گونه به من نرسيد ، مگر اين كه در برابرش شكيبايى كردم و از خداوند نخواستم كه آن را از من برطرف سازد تا آن كه او خود از من دورش گردانَد و عافيت و گشايش دهد ، و به جاى آن ، چيزى از خدا نخواستم و خدا را بر آن شكر گزاردم و ستايش نمودم .
داوود عليه السلام گفت : «پس با اين خصلت ، به آن مقام رسيده اى» .
اين ، همان دين خداست كه براى نيكان ، برگزيده و پسنديده است .