پژوهشی در باره انتساب رُقَیه به امام حسین(ع) - صفحه 11

نه محتاج به تجديد وضو . بعد كه خواست مخدّره را دفن كند ، سيّد دعا كرد خداوند ، پسرى به او مرحمت نمايد . دعاى سيّد ، مستجاب شد و در اين سنّ پيرى ، خداوند به او پسرى مرحمت فرمود ، مسمّا به سيّد مصطفى .
بعد ، والى ، تفصيل را به سلطان عبد الحميد نوشت . او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف رقيّه و مرقد شريف اُمّ كلثوم و سَكينه را به او واگذار نمود و فعلاً هم آقاى حاجى سيّد عبّاس پسر آقا سيّد مصطفى پسر آقا سيّد ابراهيم سابق الذكر ، متصدّى توليت اين اماكن شريفه است . انتهى . و گويا اين قضيّه در حدود سنه هزار و دويست و هشتاد بوده است . ۱
با توجّه به آنچه در اين گزارش آمده كه «بزرگان و علماى شيعه و سنّى ، شاهد ماجرا بوده اند»، نكته قابل تأمّل ، اين است كه با آن كه انگيزه براى نقل و ثبت اين گونه حوادث ، فراوان است ، هيچ كس جز متولّيان حرم، اين حادثه مهم را نقل نكرده ۲ و شخصيتى مانند سيّد محسن امين ، با اين كه در منطقه حضور داشته، در گزارش خود ، اشاره اى به اين ماجرا ننموده و درباره اين بارگاه ، تنها نوشته است :
رقيّه ، دختر حسين عليه السلام ، قبرى به او منسوب است و مشهدى كه در محلّه العماره دمشق ، زيارتگاه است . خدا به درستى آن ، آگاه تر است . ميرزا على اصغرخان [اتابك ، امين السلطان] ، وزير اعظم ايران ، به سال 1323 ق ، آن را بازسازى كرده و در بالاى در ، تاريخ بازسازى را حَك كرده اند كه در آن ، اين اشعار آمده است :


مرتبه اى عالى است براى علىوزير اعظمِ ايران كه تجديد كننده است.
و من ، تاريخ بازسازى آن را كه مى درخشد[به ابجد] سرودم : «بقبر رقيّة من آل أحمد» .۳

1.منتخب التواريخ : ص ۳۸۸ .

2.ضمنا در ميان سلاطين عثماني ، دو نفر به اين نام ، سلطنت داشته اند : عبد الحميد اوّل (۱۱۸۷-۱۲۰۳ق) و عبد الحميد دوم ( ۱۲۹۳-۱۳۲۷ق) كه هيچ كدام ، دوران حكومتشان ، با»حدود ۱۲۸۰»_ كه در متن منتخب التواريخ آمده تطبيق ندارد.

3.أعيان الشيعة : ج ۷ ص ۳۴ .

صفحه از 12