آثار حديثی امام خمينی - صفحه 239

از قم به آنجا مسافرت كرده بودم.
مؤلف در اين نوشتار كه كامل نيست و ادامه آن را به مجلّدى ديگر وانهاده (و پس از آن به كارهاى فقهى و اصولى روى آورده است), 25 سپاه براى هركدام از عقل و جهلْ برشمرده و توضيح داده و به خوبى از عهده برآمده است. امام(ره) در اين كتاب, به آثار عرفانى ديگر خويش از جمله «مصباح الهداية الى الخلافة والولاية» (ص28), «شرح چهل حديث» (ص15, 123, 166, 173, 250 و334) و «آداب الصلاة» (ص51و413) ارجاع مى دهد و از آنها مطالبى نقل مى كند.
مؤلف, بنا را بر نوشتن كتابى اخلاقى به روشى نو نهاده و از سبك ديگر كتابهاى اخلاقى, پيروى نكرده است. ايشان در صفحه 11 و 14 مى نويسد:
…مقصد قرآن و حديث, تصفيه عقول و تزكيه نفوس است براى حاصل شدن مقصد اعلاى توحيد, و غالباً شُرّاح احاديث شريفه و مفسّرين قرآن كريم, اين نكته را كه اصل اصول است, مورد نظر قرار ندادند و سرسرى از آن گذشته اند و جهاتى را كه مقصود از نزول قرآن و صدور احاديث به هيچ وجه نبوده (از قبيل جهات ادبى و فلسفى و تاريخى و امثال آن), مورد بحث و تدقيق و فحص و تحقيق قرار داده اند…
نويسنده, راه نوشتن كتاب اخلاق را بازكردم كه اگر عالمى نويسنده و قادر بر تقرير و تحرير پيدا شد, اين طرز بنويسد… و معلوم است اشكال نمودن, سهل است; ولى حل آن كردن, مشكل است و ما از خداى متعال, توفيق مى طلبيم كه قلب سخت ما را نرمى دهد و اخلاص را نصيب فرمايد كه شايد از اين نوشته نالايق, دلى به دست آيد.
حضرت امام(ره) در آغاز مطلب, از كتابهاى رايج اخلاقى, مانند «طهارة الأعراق» ابن مسكويه و «احياء علوم الدين» غزالى انتقاد مى كند و مى نويسد كه كتاب اخلاقى, بايد مانند دارو باشد, نه نسخه. ايشان در صفحه 12 تا 14 مى نويسد:
كتاب «احياء العلوم» كه تمام فضلا او را به مدح و ثنا ياد مى كنند و او را بدء و

صفحه از 246