تحليلى درباره جبر و تفويض و امر بين الأمرين - صفحه 14

ستم ، به گناهان وا نداشته است .
نقل شده است كه شخصى قَدَرى ، وارد شام شد و مردم از مناظره با او در ماندند . عبد الملك بن مروان از والى مدينه خواست تا امام باقر عليه السلام را براى مناظره با او به شام بفرستد. امام باقر عليه السلام فرزند خود ، امام صادق عليه السلام ، را براى مناظره فرستادند . قَدَرى به امام صادق عليه السلام گفت : هر چه مى خواهى بپرس . و امام عليه السلام فرمود : «سوره حمد را بخوان» .
آن شخص شروع به خواندن سوره حمد كرد تا آن كه به آيه: «تنها تو را مى پرستيم و تنها از تو يارى مى خواهيم» رسيد . در اين هنگام ، امام عليه السلام به او فرمود :
قِف . مَن تَستَعينُ وَما حاجَتُكَ إِلى المَعونَةِ؟ إِنَّ الأَمرَ إِلَيكَ. درنگ كن . از چه كسى كمك مى خواهى و چه نيازى به كمك دارى؟ كار ، كه به تو واگذار شده است .
قَدَرى در پاسخ فرو ماند و بُهت زده ، سكوت اختيار كرد . 1
گفتنى است كه معتزله بر اساس همان ادلّه اى كه در ردّ نظريّه جبر گفته شد، اختيار انسان را مى پذيرند ؛ امّا چنان كه ديديم ، اختيارشان سر از تفويض در مى آورد . در نظريّه «چيزى بين دو جبر و تفويض» ضمن اثبات اختيار، تفويض نيز رد مى شود .

سه . نظريّه «نه جبر و نه تفويض»

امامانِ اهل بيت عليهم السلام ضمن ردّ نظريّه جبر و نظريّه تفويض ، نظريّه صحيح را «جايگاهى ميان جبر و تفويض» دانسته اند . امام صادق عليه السلام در حديثى مى فرمايد :

1.ر . ك : دانش نامه عقايد اسلامى : ج ۹ ص ۴۲ ح ۶۱۵۴ .

صفحه از 15