امام در پاسخ فرمود :
كانَ يَحفَظُ عَلَيَّ رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله ما كانَ يَنزِلُ عَلَيهِ مِنَ القُرآنِ وأنَا عَنهُ غائِبٌ حَتّى أقدَمَ عَلَيهِ فَيُقرِئُنيهِ ويَقولُ لي : يا عَلِيُّ ، أنزَلَ اللَّهُ عَلَيَّ بَعدَكَ كَذا وكَذا وتَأويلُهُ كَذا وكَذا ، فَيُعَلِّمُنيتَنزيلَهُ وتَأويلَهُ . 1
فرمود : «پيامبر خدا ، هر آنچه از قرآن كه در نبودِ من بر وى نازل مىشد ، براى من نگه مىداشت تا بيايم و مرا به خواندن آن ، وا مىداشت و مىفرمود : "اى على! پس از رفتن تو ، اين آيه و اين آيه بر من نازل شده و معناى آن ، چنين و چنان است" و تنزيل و تأويل آن را به من مىآموخت» .2
همچنين از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله روايت شده :
مَعاشِرَ النّاسِ ، هذا عَلِيٌّ أخي ووَصِيّي وواعي عِلمي وخَليفَتي في اُمَّتي عَلى مَن آمَنَ بي ، ألا إنَّ تَنزيلَ القُرآنِ عَلَيَّ ، وتَأويلَهُ وتَفسيرَهُ بَعدي عَلَيهِ .3
اى گروه مردم! اين على ، برادر ، وصىّ ، گنجينه دانش ، و جانشينم در بين امّت من براى ايمان آورندگان به من است . آگاه باشيد كه قرآن بر من نازل شده و تأويل و تفسير آن پس از من ، بر عهده اوست .
و نيز در مسند ابن حنبل از ابوسعيد خدرى نقل شده كه مىگويد :
ما در انتظار پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله نشسته بوديم كه آن حضرت از خانه يكى از همسرانش بيرون آمد . همراه او شديم . كفش پيامبر پاره شد . على عليه السلام ماند تا كفش ايشان را وصله زند . قدرى كه راه رفتيم پيامبر صلى اللَّه عليه و آله منتظر ايستاد تا على عليه السلام برسد . ما هم توقف كرديم . در اين جا فرمود :
إنَّ مِنكُم مَن يُقاتِلُ عَلى تَأويلِ هذَا القُرآنِ كَما قاتَلتُ عَلى تَنزيلِهِ ، فَاستَشرَفنا وفينا
1.دانشنامه امير المؤمنين عليه السلام : ج ۱۰ ص ۵۵۴ ح ۴۹۱۰ .
2.ر . ك : ص ۵۹ (فصل دوم : شناخت تفسير و تأويل / استواران در دانش و در شناخت تأويل) .
3.دانشنامه امير المؤمنين عليه السلام : ج ۱۰ ص ۵۵۰ ح ۴۸۹۸ .