توضیحی در مورد عدل خداوند - صفحه 13

است ؛ ولى نه بِدان جهت كه عدالت ، نيك است و اراده الهى همواره بر اين است كه كارهاى نيك را انجام دهد ، نه كارهاى بد را. خداوند ، ظالم نيست و ستم نمى كند ؛ ولى نه بِدان جهت كه ظلم ، زشت است و خداوند نمى خواهد كار زشتى انجام دهد. ۱
بر اين مبنا كه عقل ، حقّ ارزشيابى افعال خداوند را ندارد، فلاسفه تعريف جديدى از عدالت خداوند متعال ارائه كرده اند :
رعايت استحقاق ها در افاضه وجود و امتناع نكردن از افاضه و رحمت به آنچه امكان وجود ، يا كمالِ وجود دارد ... .
عدل الهى در نظام تكوين ، طبق اين نظريّه ، يعنى : هر موجودى، هر درجه از وجود و كمال وجود [ را ] كه استحقاق و امكان آن را دارد ، دريافت مى كند. ظلم ، يعنى : منع فيض و امساك جود از وجودى كه استحقاق آن را دارد .
از نظر حكماى الهى، صفت «عدل» ـ آن چنان كه لايق ذات پروردگار است و به عنوان يك صفت كمال ، براى ذات احديّت ، اثبات مى شود ـ به اين معناست و صفت «ظلم» ـ كه نقص است و از او سلب مى گردد ـ نيز به همين معناست كه اشاره شد . ۲
بر اساس اين تعريف، عدل خداوند ، از نظر عقلى ، يك صفت ارزشى محسوب نمى شود ؛ زيرا عقل ، حقّ دخالت در كار خدا را ندارد . بدين سان ، فلاسفه حسن و قبح عقلى را در مورد خدا جارى نمى دانند و در تفسير عدل خداوند ، همسو با اشاعره هستند .
اين نظريّه به دلايل زير ، قابل قبول نيست :
الف . حسن و قبح ، يك قانون و قاعده عقلى است و قانون عقلى ،

1.عدل الهى : ص ۴۳ .

2.عدل الهى : ص ۵۰ .

صفحه از 16