توضیحی در مورد عدل خداوند - صفحه 14

تخصيص بردار نيست. از اين رو، اين سخن كه : «مفاهيم حسن و قبح ، در ساحت كبريايى ، به عنوان مقياس و معيار ، راه ندارد» ، صحيح نيست ؛ چرا كه بدين معناست كه مثلاً عقل ، تكليفِ خارج از توان را قبيح مى داند ؛ امّا اگر خداوند متعال چنين كارى را انجام داد، نمى تواند بگويد كه اين كار خداوند ، قبيح است .
ب . همه آيات و احاديثى كه ساحت قدس الهى را از «ظلم» تنزيه مى كنند و صفت عدالت را براى او اثبات مى نمايند ، مؤيّد تخصيص بردار نبودن قانون حسن و قبح عقلى هستند .
ج . عدل خداوند ، در حقيقت ، زير بناى عدل اجتماعى است؛ ولى نظريّه فلاسفه با تفسيرى كه بِدان اشاره شد (همانند نظريّه اشاعره) ، در واقع ، اين پايه را ويران مى نمايد . به سخن ديگر ، اعتقاد به اين نظريّه در حقيقت ، بى خاصيّت كردن عدل خداوند در صحنه سياسى و اجتماعى است . ۱

نُه . ادلّه عدالت خداوند

در اين مجموعه براى اثبات عدالت خداوند ، به سه دليل عقلى و يك دليل نقلى ، استناد شده است :

1 . زشتى ظلم

نخستين دليل عدالت خداوند متعال ، اين است كه ظلم ، عقلاً قبيح است و زشتى آن براى همگان ، بديهى است و به اصطلاح ، قبح ظلم (همانند حُسن عدل) از «مستقلّات عقليّه» است . بدين جهت ، خداوند متعال كه كمال مطلق

1.ناميده شدن اماميّه و معتزله به «عدليّه» ، از همين رو و به جهت ديدگاه اشاعره است .

صفحه از 16