بحثى درباره تعداد راه ها به سوى خداوند - صفحه 3

بايد ديد اين جمله كه به عنوان يك اصل مسلّم ، در كلام شمارى از محدّثان و حكما تلقّى شده و گاه به عنوان حديث نبوى هم مطرح مى شود ، آيا با وحدت صراط مستقيم الهى منافاتى دارد يا ندارد؟
پاسخ اين است كه اوّلاً اين سخن ، در هيچ يك از منابع معتبر حديثى تاكنون يافت نشده است . تنها مرحوم ملاّ احمد نراقى (ره) در كتاب مثنوى طاقديس ، آن را با عنوان حديث ، ذكر كرده است . ۱
ثانيا اين جمله حديث باشد يا نباشد ، قطعا مقصودِ كسانى كه به آن استناد كرده اند ، تكثرگرايىِ (پلوراليسم) دينى ـ كه برخى در عصر ما مطرح مى كنند ـ نيست ؛ بلكه مقصود ، اين است كه راه هاى فرعىِ متّصل به شاه راه اصلى دين ـ كه صراط مستقيم ناميده مى شود ـ فراوان است و هر كس مى تواند از راهى كه متناسب با ظرفيت و استعداد اوست ، به اين شاه راه دست يابد . علاّمه مجلسى ، در اين باره مى گويد :
فهم مردمان و خِرَدهاى ايشان در پذيرش مراتب عرفان و كسب اطمينان از نظر مقدار و چگونگى ، شدّت و ضعف ، كُندى و تندى ، حالت و علم ، و كشف و عيان ، متفاوت است ، اگر چه اصل معرفت ، فطرى است و به بداهت يا با كوچك ترين توجّه حاصل مى شود، اما هر كس را راهى است كه خداى عزّوجل او را از آن راه، هدايت مى كند ، اگر فرد قابل هدايت باشد و راه هاى به سوى خدا به اندازه مردمان است و اينان ، مراتبى نزد خدا دارند و «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ دَرَجَـتٍ؛خداوند كسانى از شما را كه گرويده اند و آنان را كه دانش يافته اند ، درجاتى چند، بالا مى برد» . ۲

1.در اين كتاب آمده است : «بيان حديث: الطرق إلى اللّه عدد أنفاس الخلائق» (مثنوى طاقديس : ص ۲۰۶).

2.بحار الأنوار : ج ۶۷ ص ۱۳۷ .

صفحه از 4