در قرآن نيز نمىتواند تبيينگر اين شمار از آيات و روايات دال بر نسخ در قرآن باشد .
4 . اشكال اصلى در اين مبحث ، ناشى از خلط معناى لغوى واژه نسخ يا معناى اصطلاحى آن است . همان گونه كه قبلاً بيان شد معناى لغوى نسخ ، هر گونه تغيير ، تبديل ، تخصيص و تقييد را شامل مىشود ، در حالى كه معناى اصطلاحى واژه نسخ - بويژه در مباحث اصول فقه - تنها به تنافى غير قابل جمع ميان دو حكم و اعتبار شرعى نظر دارد .
اصطلاح «نسخ» مربوط به دوره ميانى و متأخر است . از اين رو نمىتوان واژه نسخ در آيات ، روايات پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام را بر اين اصطلاح متأخر از زمان نزول آيات و صدور روايات حمل نمود . حتى در اصطلاح عالمان كهن - از مفسران و فقيهان - نيز ، معناى لغوى واژه نسخ اراده شده است نه معناى اصطلاحى آن .
5 . گستردگى معناى لغوى واژه نسخ و اشاره فراوان آيات و روايات به وجود نسخ در قرآن ، روشن مىسازد كه كاربرد قرآنى واژه نسخ ، مطابق با معناى لغوى بوده و هرگونه تغيير در حكم - از جمله تخصيص و تقييد - را شامل مىشود .
اين معنا از نسخ ، مصداقهاى متعددى در قرآن دارد و برخى از آنها در روايات اهل بيت عليهم السلام بيان شده است كه گزارش آن در قسمتهاى پيشين گذشت . روايات بيانكننده مصاديق نسخ قرآنى و همچنين آيات و روايات دال بر نسخ در قرآن ، قابل پذيرش است و نياز به توجيه و تأويل ندارد .