آزمودن عقیده - صفحه 7

به جانشين پس از خود نيز بياموزد و آن را در هر صبح و شام تكرار كند ، مى بينيم كه وى با تضرّع و زارى ، خداوند عز و جل را چنين مورد خطاب قرار مى دهد:
أنتَ العالِمُ وأَنَا الجاهِلُ .۱تو ، دانايى و من ، نادانم .
اين ، حقيقتى است علمى و دقيق و به راستى ، امام عليه السلام مجامله و مبالغه نمى كند و به اندازه مويى، از دايره حقيقت ، منحرف نمى شود. آنچه از او صادر مى گردد ، عين حقيقت است ، نه ذره اى كم و نه ذره اى بيش.
سخنى ديگر از امام على عليه السلام كه به معرّفى نشانه هاى عالِم حقيقى و تمييز ميان عالِم حقيقى و غير حقيقى مى پردازد ، چنين است :
العالِمُ مَن عَرَفَ قَدرَهُ ، وكَفى بِالمَرءِ جَهلاً أن لا يَعْرِفَ قَدْرَهُ .۲عالِم ، كسى است كه اندازه خود را بشناسد ، و براى جهل آدمى ، همين بس كه اندازه خود را نشناسد.
روشن است كه منظور از اندازه هر كس ، اندازه دانش اوست ؛ يعنى عالِم حقيقى ، كسى است كه ميزان دانش خود را بشناسد و از غرور علمى و بيمارى خوددانابينى در امان باشد ، و هر كس به اين شناخت نرسد و اندازه دانسته هاى خود را در برابر مجهولاتش نداند ، شايسته نيست كه عالِم ناميده شود ، گرچه از دانش هاى گوناگون برخوردار باشد ؛ زيرا همين نادانى ، براى گم راهى و كاهش ارزش آرا و عقايدش ، كافى است.

1.ر . ك : ج ۳ ص ۳۹۶ ح ۲۹۷۹.

2.ر . ك : ج ۳ ص ۳۹۰ ح ۲۹۶۲ .

صفحه از 24