در مقابلِ آيات ناظر به جدال احسن، آيات فراوانى از مناظره و جدال مذموم نهى مىكنند؛ مانند
(مَا يُجَدِلُ فِى ءَايَتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُواْ ... * ... وَ جَدَلُواْ بِالْبَطِلِ لِيُدْحِضُواْ بِهِ الْحَقَّ .۱
فقط كافران در آيات خدا جدل كردند ... به باطل جدل كردند تا با آن حق را بكوبند).
در اين آيات، به روش باطلگرايان براى اثبات سخنان باطل آنان اشاره شده كه با انواع سفسطهها و بهانهجويىها براى ابطال حق و اغواى مردم سادهدل تلاش مىكنند. سُخريه، تهديد، افترا، انكار بدون دليل و ... از موارد مجادله به باطل است. از اين نوع مجادلهها كه نتيجهاى جز دورى از حق، تاريكى دل و ريشهدار شدن خصومتها و كينهها ندارند، به شدّت نهى شده است.
منشأ اصلى مجادله به باطل، كبر ، غرور ، خودمحورى و هواپرستى، و سرچشمه كبر هم جهل و نادانى است كه در آيات ياد شده بدانها اشاره شده است. انكار بىدليل نيز از موارد مجادله به باطل است . بنا بر اين ، مجادله به حق با مخالفان ، تنها بر كسانى جايز يا واجب است كه قدرت اثبات حق را داشته باشند و از اين رو امام صادق عليه السلام تنها به كسانى مانند حمزة بن محمد (طيار) و امثال او اجازه مناظره مىدادند.۲
در روايتى از امام باقر عليه السلام از جدالگران باطل به «اصحاب الخصومات» ياد شده است۳ كه مىتواند بر گرفته از آيه 58 زخرف: (مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلَا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ ؛ آن مثال را براى تو نزدند ، جز از سر جدل ؛ بلكه آنان گروه ستيزهجويند) باشد. در روايتى از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نقل شده است كه فرمود: مجادلهكنندگان [به باطل] در دين خدا، بر زبان
1.غافر : آيه ۴ - ۵ . نيز ر. ك: غافر : آيه ۳۵ و ۵۶؛ حج : آيه ۳ و ۸؛ نساء : آيه ۱۰۷؛ كهف : آيه ۵۴ .
2.بحار الأنوار : ج۷۰ ص۴۰۴.
3.سنن الدارمى : ج۱ ص۱۱۰ ح ۴۰۶.