جدال احسن بايد با سخن مهرآميز و توأم با نرمى و وقار و آرامش ، و براى يارى حق صورت گيرد و با حجت و دليل عقلپسند و پرهيز از هرگونه اذيت، درشتى، خشونت و سختگيرى باشد . آيات فراوانى در قرآن كريم ، از مصاديق جدال احسن اند؛ مانند:
(وَ يَقَوْمِ مَا لِى أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَوةِ وَ تَدْعُونَنِى إِلَى النَّارِ .۱
اى گروه من ، چه مىشود كه من شما را به نجات فرا مىخوانم و شما مرا به آتش فرا مىخوانيد ؟) .
(وَ إِنَّآ أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِى ضَلَلٍ مُّبِينٍ .۲
ما يا شما به طريق هدايتيم و يا در گمراهى آشكاريم) .
(قُلْ أَرَءَيْتُمْ إِن كَانَ مِنْ عِندِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُم بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِى شِقَاقٍبَعِيدٍ .۳
بگو : به من خبر دهيد ؛ اگر قرآن از جانب خداوند باشد ، و آن را انكار كرده باشيد ، چه كسى گمراهتر از آن كس است كه به مخالفتى دور و دراز آمده باشد) .
در اين آيه ، به مشركان و منكرانِ وحى مىفرمايد: انكار شما بر پايه برهان نيست و هرگز از راه تعقل و تجربه، وحيانى نبودن آن را ثابت نكردهايد. بر فرض كه ما هم دليلى از تجربه و تعقل در اثبات وحيانى بودن قرآن نداشته باشيم، اما شما مىپذيريد كه دستكم احتمال عقلانى وجود دارد كه اين كلام از جانب خدا باشد. با اين احتمال، انكار مخالفان از قوت مىافتد: «إذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال». ابوالفتوح رازى ذيل اين آيه مىگويد: اين طريقى از طرق جدل است كه آن را «طريق احتياط» گويند؛۴ يعنى قرآن شما را به سوى خدا مىخواند و احتمال صدق اين دعوت هست، پس براى دفع ضرر محتمل بايد آن را پذيرفت.۵
1.غافر : آيه ۴۱ .
2.سبأ : آيه ۲۴ .
3.فصّلت : آيه ۵۲ .
4.روض الجنان : ج۱۷ ص۹۰.
5.دانشنامه قرآن : ج۱ ص۸۳۷ - ۸۳۸ .