ایمان - صفحه 13

ايمان ، اقرار زبانى و عمل به جوارح است .
دسته چهارم . احاديثى كه ايمان را به عمل كردن به مقتضاى باور قلبى ، تفسير كرده اند ، مانند :
الإِيمانُ ، عَمَلٌ كُلُّهُ ، وَ القَولُ بَعضُ ذلِكَ العَمَلِ .۱
ايمان ، همه اش عمل است و اقرار ، بخشى از آن عمل است .
گفتنى است كه اين احاديث ، ناظر به عقيده مرجئه هستند كه التزام عملى را شرط تحقّق ايمان نمى دانستند . همه آيات و احاديثى كه پايبندى به اوامر و نواهى الهى را شرط تحقّق ايمان واقعى مى دانند ، يا آثار و علايمى را براى ايمان حقيقى ارائه مى كنند ، در كنار اين طايفه از احاديث قرار دارند .
دسته پنجم . احاديثى كه ايمان را به باور قلبى اى تفسير كرده اند كه عمل صالح ، آن را تصديق كند ، مانند :
لكِنَّ الإِيمانَ ، ما خَلَصَ فِى القَلبِ وَ صَدَّقَهُ الأَعمالُ .۲
ايمان ، چيزى است كه در دل ، خالص شود و اعمال ، آن را تصديق كنند .
با تأمّل در طوايف پنجگانه احاديثى كه بدانها اشاره شد، معلوم مى گردد كه اختلافى ميان آنها نيست و همگى به يك نكته اشاره دارند و آن ، عبارت است از همان معنايى كه در طايفه پنجم از احاديث ذكر شد ، بدين سان كه ايمان ، همان تصديق حقيقىِ قلبى است ، و اقرار زبانى و اعمال شايسته ، تصديق عملىِ آن باور قلبى هستند . به سخن ديگر ، اقرار و عمل ، نشانه حقيقت داشتن باور قلبى و شرط اثباتىِ آن به شمار مى آيند . بنا بر اين ، احاديثى كه بدانها اشاره شد ، مفسّر و مبيّن همان جمع بندى اى هستند كه در تعريف ايمان از نگاه قرآن ، گفته شد . همچنين

1.ر . ك : ص ۴۴ ح ۲۶ .

2.ر . ك : ص ۵۰ ح ۳۹ .

صفحه از 13