پژوهش در عقايد - صفحه 11

تَشهَدُ لَهُ أعلامُ الوُجودِ عَلى إِقرارِ قَلبِ ذِي الجُحودِ .۱ نشانه هاى هستى خداوند ، بر اقرار قلب منكِر خداوند ، گواهى مى دهد.
براى نمونه ، فرعون و پيروانش ، بر اساس گزارش قرآن ، حقيقت را شناختند و به برهان هاى آشكارى كه پيامبر خدا (موسى عليه السلام ) بر وجود خداوند و پيامبرىِ خويش اقامه كرد ، يقين داشتند ؛ ولى به جهت خودبرتربينى ، تكبّر ، طغيان و گنهكارى ، از اعتراف بدان ، سر باز زدند و موسى عليه السلام را تكذيب كردند و وجود خداوند را منكر شدند. قرآن درباره آنان مى گويد :
«وَجَحَدُواْ بِهَا وَ اسْتَيْقَنَتْهَا أنفُسُهُمْ ظُـلْمًا وَ عُلُوًّا.۲و با آن كه دل هايشان بدان يقين داشت ، آن را از روى ظلم و تكبّر ، انكار كردند» .
فرعون و پيروانش با شنيدن استدلال هاى روشن و منطق نيرومند موسى عليه السلام و ديدن معجزاتش مى دانستند و يقين داشتند كه موسى عليه السلام راست مى گويد و خدايى كه وى از او سخن مى گويد و مدّعى پيام آورى از جانب اوست و مردم را به پرستش او فرا مى خواند ، آفريدگار جهان و جهانيان است ؛ ليكن بر خلاف اين يقين و اطمينان قلبى ، آيات خدا را انكار كردند و پيامبرش را تكذيب نمودند و آن را افسانه انگاشتند.
آيا مُجاز نيستيم كه بپرسيم : چرا چنين شد؟
قرآن كريم ، به اين پرسش پاسخ مى گويد كه : سبب و انگيزه اين انكار ، ستمگرى و برترى جويى بود. آنان مى دانستند كه اگر به راستىِ موسى عليه السلام و حقانيت او و پروردگارى كه او را فرستاده ، اعتراف كنند ، مى بايد از ستمگرى و

1.نهج البلاغة : خطبه ۴۹ .

2.نمل : آيه ۱۴ .

صفحه از 16