رويكردهاى پژوهشى در مهدويّت‏ نگارى - صفحه 20

آشكارا بيان مى‏كند:

... موسى تقى آى و نقى، در مهر او عهدى بخوان‏با عسكرى رازى بگو، اللَّه مولانا على‏
مهدى سوار آخرين، بر خصم بگشايد كمين‏آن شاه چون پيدا شود، اللَّه مولانا على‏
اقرار كن، اظهار كن، مولاى رومى اين سخن‏هر لحظه سرِّ من لدن، اللَّه مولانا على .۱

3 - 4 . نورالدين عبدالرحمان جامى (817 - 897 ق)

جامى ولايت را باطن نبوّت، و مظهر آن را «صاحب الزمان» مى‏داند. روشن است كه صاحب الزمان همان عنوانى است كه شيعيان به مهدى موعود مى‏دهند، و مرادشان از آن، مقام ولايت او در زمانه خودش است. جامى به صراحت بيشترى اذعان مى‏كند:
صاحب الزمان، ولى است كه چون بيرون آيد، ولايت ظاهر شود و حقايق آشكار شود و صورت پوشيده شود. تا اكنون در مدرسه‏ها بحث علم ظاهر مى‏كردند و حقايق پنهان بود؛ از جهت آن كه وقت نبوّت بود، و نبوّت وضع صورت مى‏كرد. اكنون وقت ظهور ولايت است. چون ولايت ظاهر شود، حقايق آشكار گردد و صورت پنهان شود. اكنون در مدرسه‏ها بحث حقايق كنند، حقيقت اسلام و حقيقت ايمان و حقيقت صلات و صوم و حج آشكار كنند و حقيقت بهشت و دوزخ و صراط و ثواب و عقاب پيدا كنند.

گر سِرّ قَدَر طعمه ابدال شوداين جمله قيل و قال، پامال شود
هم مفتى شرع را جگر خون گرددهم خواجه عقل را زبان، لال شود.۲

1.ديوان شمس تبريزى، نسخه‏هاى خطى مدرسه سپهسالار تهران به شماره ۲۳۷ و ۷۱۱۴.

2.مقصد اقصى: ص ۲۴۴ - ۲۴۵.

صفحه از 25