363
حکمت نامه جوان

۵۵۲.المناقب ابن شهرآشوب ـ به نقل از عيون المجالس ـ :امام حسين عليه السلام به همراه اَنَس بر سرِ قبر خديجه عليهاالسلامآمد . آن گاه ، گريست و به انس فرمود : «تو برو!» .
انس مى گويد : خود را از او پنهان كردم و چون ديدم نمازش به درازا كشيد ، شنيدم كه چنين مى گفت :
«پروردگارا ، پروردگارا! تو آقاى بنده ات هستى /
پس بر بنده كوچكى كه پناهش تويى ، ترحّم كن .
اى والا خصال ، تكيه گاهم تويى /
خوشا به حال كسى كه تو آقاى اويى!
خوشا به حال كسى كه بيمناك و بيدار است /
و گرفتارى خويش را به آن پرشكوه ، باز مى گويد!
وهيچ درد و رنجى /
بيشتر از محبّت مولايش ندارد .
هرگاه گرفتارى و رنجش را شِكوِه كند /
خداوند ، او را اجابت كرده و پاسخ دهد كه :
بلى ، بلى! تو در پناه منى /
و آنچه گفتى ، ما دانستيم .
فرشتگانم مشتاق آواى تواَند /
آواز بس كن كه ما آن را شنيديم
دعاى تو نزد من در حجاب ها مى گردد /
پرده ديگر بس است . آن را كنار زديم .
اگر نسيمى در اطراف آن بوزد /
از آنچه او را فرا مى پوشاند ، بيهوش بر زمين مى افتد .
از من بخواه بدون اميد و بيم /
و بى حساب كه اين منم ، خداى! » .

2 / 4

زين العابدين

۵۵۳.المناقب ابن شهرآشوب :گزارش شده كه عابدان بصره، مانند : ايّوب سِجِستانى ، صالح مِزّى ، عُتبه عَلاّم ، حبيب فارسى ، مالك بن دينار ، ابو صالح اعمى ، جعفر بن سليمان ، ثابت بنانى ، رابعه و سعدانه ، [از خداوند متعال] جهت دعا براى آمدن باران ، بيرون رفتند ؛ ولى دست خالى بازگشتند . در اين هنگام ، جوانى را ديدند كه رو آورد و غم و اندوه ، او را شكسته و آشفته كرده بود . چند دور ، گِرد خانه خدا طواف كرد . آن گاه به سوى ما آمد و ما را يك به يك نام برد و ما پاسخش را گفتيم . آن گاه گفت : «در ميان شما كسى نيست كه خداوند رحمان ، او را پاسخ دهد؟ [و او را دوست داشته باشد؟]» .
گفتيم : بر ما دعاست ، و اجابت از اوست .
گفت : «از كعبه دور شويد . اگر در ميان شما كسى بود كه خداوند رحمان ، او را اجابت مى كرد [و او را دوست داشت] ، هر آينه دعاى او را اجابت مى كرد» .
سپس ، خود ، نزديك كعبه شد و به سجده افتاد و شنيدم كه در سجده مى گفت : «آقاى من! تو را به دوستى ات نسبت به من سوگند كه بر آنان ، باران نازل كنى» .
هنوز سخنش تمام نشده بود كه باران شديدى نازل شد ، گويا دهانه مشك ها باز شده است و سپس از نزد ما رفت ، در حالى كه مى گفت :
«آن كه خدا را بشناسد و شناخت پروردگار /
او را بى نياز نكند ، او بدبخت است .
آنچه در مسير اطاعت خداوند به بنده رسد /
به وى زيان نمى رساند .
بنده با عزّت توانگرى چه مى كند /
حال آن كه تمام عزّت ، از آنِ پارساست؟» .
پرسيدند : اين جوان كيست؟
گفتند : زين العابدين .


حکمت نامه جوان
362

۵۵۲.المناقب عن عيون المجالس :إنَّهُ (الإِمامَ الحُسَينَ عليه السلام) سايَرَ أ نَسَ بنَ مالِكٍ فَأَتى قَبرَ خَديجَةَ فَبَكى ، ثُمَّ قالَ : اِذهَب عَنّي ، قالَ أنَسٌ : فَاستَخفَيتُ عَنهُ ، فَلَمّا طالَ وُقوفُهُ فِي الصَّلاةِ سَمِعتُهُ قائِلاً :

يا رَبَّ يا رَبَّ أنتَ مَولاهُ فَارحَم عُبَيدا إِليكَ مَلجاهُ
يا ذَا المَعالي عَلَيكَ مُعتَمَديطوبى لِمَن كُنتَ أنتَ مَولاهُ
طوبى لِمَن كانَ خائِفا أرِقا يَشكو إلى ذِي الجَلالِ بَلواهُ
وما بِهِ عِلَّةٌ ولا سَقَمٌأكثَرَ مِن حُبِّهِ لِمَولاهُ
إذَا اشتَكى بَثَّهُ وغُصَّتَهُأجابَهُ اللّهُ ثُمَّ لَبّاهُ
لَبَّيكَ لَبَّيكَ أنتَ في كَنَفيوكُلَّما قُلتَ قَد عَلِمناهُ
صَوتَكَ تَشتاقُهُ مَلائِكَتيفَحَسبُكَ الصَّوتُ قَد سَمِعناهُ
دَعاكَ عِندي يَجولُ في حُجُبٍفَحَسبُكَ السِّترُ قَد سَفَرناهُ
لَو هَبَّتِ الرّيحُ في جَوانِبِهِخَرَّ صَريعا لِما تَغشاهُ
سَلني بِلا رَغبَةٍ ولا رَهَبٍولا حِسابٍ إنّي أ نَا اللّهُ .۱

2 / 4

زَينُ العابِدينَ

۵۵۳.المناقب :ورُوِيَ أنَّهُ استَسقى عُبّادُ البَصرَةِ ، مِثلُ : أيّوبَ السِّجِستانِيِّ ، وصالِحٍ المُزّيّ ، وعُتبَةَ العَلاّمِ ، وحَبيبٍ القادِسيِّ ، ومالِكِ بنِ دينارٍ ، وأبي صالِحٍ الأَعمى ، وجَعفَرِ بنِ سُلَيمانَ ، وثابِتٍ البُنانِيِّ ، ورابِعَةَ ، وسَعدانَةَ ، وَانصَرَفوا خائِبينَ ، فَإِذا هُم بِفَتىً قَد أقبَلَ وقَد أكرَبَتهُ أحزانُهُ وأقلَقَتهُ أشجانُهُ فَطافَ بِالكَعبَةِ أشواطا ، ثُمَّ أقبَلَ عَلَينا وسَمّانا واحِدا واحِدا فَقُلنا : لَبَّيكَ يا شابُّ .
فَقالَ : أما فيكم أحَدٌ يُجيبُهُ [يحبّهُ] الرَّحمنُ؟
فَقُلنا : يا فَتى ، عَلَينَا الدُّعاءُ وعَلَيهِ الإِجابَةُ .
قالَ: اُبعُدوا عَنِ الكَعبَةِ فَلَو كانَ فيكُم أحَدٌ يُجيبُهُ[يحبّهُ] ۲ الرَّحمنُ لَأَجابَهُ،ثُمَّ أتَى الكَعبَةَ فَخَرَّ ساجِدا فَسَمِعتُهُ يَقولُ في سُجودِهِ : سَيِّدي بِحُبِّكَ لي إلاّ أسقَيتَهُمُ الغَيثَ ، فَمَا استَتَمَّ الكَلامَ حَتّى أتاهُمُ الغَيثُ كَأَفواهِ القِرَبِ ، ثُمَّ وَلّى عَنّا قائِلاً :

مَن عَرَفَ الرَّبَّ فَلَم تُغنِهِ مَعرِفَةُ الرَّبِّ فَهذا شَقِيّ
ما ضَرَّ فِي الطّاعَةِ ما نالَهُ في طاعَةِ اللّهِ وماذا لَقِي
ما يَصنَعُ العَبدُ بِعِزِّ الغِنى وَالعِزُّ كُلُّ العِزِّ لِلمُتَّقي
فَسُئِلَ عَنهُ فَقالوا : هذا زَينُ العابِدينَ عليه السلام . ۳

1.المناقب لابن شهرآشوب : ج ۴ ص ۶۹ .

2.والصحيح «يحبّه» كما في الاحتجاج : ج ۲ ص ۱۴۹ ح ۱۸۶ وبحار الأنوار : ج ۴۶ ص ۵۱ .

3.المناقب لابن شهر آشوب : ج ۴ ص ۱۴۰ .

  • نام منبع :
    حکمت نامه جوان
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    پیوند معرفی کتاب :
    /post/43078/
    لینک خرید :
    http://shop.darolhadith.ir/home/52-%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C.html
تعداد بازدید : 28915
صفحه از 463
پرینت  ارسال به