فرمود :
۰.نَعَم ، إنَّهُم رَجَعوا وفيهِم دَمٌ فَاستَنظَروا رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آلهإلى قابِلٍ ، فَرَجَعوا فَفَزِعوا مِن دَمَهِم وَاصطَلَحوا ، وأقبَلَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آلهمَعَهُم .
۰.آرى . آنان بازگشتند ، در حالى كه ميانشان جنگ و خونريزى بود . پس منتظر شدند تا در سال بعد ، پيامبر خدا را ببينند . پس بازگشتند و از خونريزى بيزار شدند و صلح نمودند و پيامبر صلى الله عليه و آله با آنان آمد .
۰.امام صادق عليه السلام از سهل ، ياد كرد و فرمود :ما سَبَقَهُ أحَدٌ مِن قُرَيشٍ ولا مِنَ النّاسِ بِمَنقَبَةٍ .
۰.نه از قريش و نه از ديگر مردم ، كسى در فضيلت و كمال ، بر او پيشى نگرفت .
3 / 19
جوانى اهل معرفت
نوجوانى كه به سنّ بلوغ نرسيده بود ، بر پيامبر صلى الله عليه و آلهسلام كرد و از شادمانى به پيامبر صلى الله عليه و آله لبخند زد . پيامبر صلى الله عليه و آله به وى فرمود :
۰.أتُحِبُّني يا فَتى؟
۰.جوان! آيا مرا دوست دارى؟ .
گفت : بلى ، به خدا سوگند ، اى پيامبر خدا!
۰.پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود :مِثلَ عَينَيكَ؟
۰.مانند چشمانت؟
گفت : بيشتر .
فرمود :
۰.مِثلَ أبيكَ؟
۰.مانند پدرت؟