409
حکمت نامه جوان

فتنه آفرينان ، نشانى از درك عميق او از وقايع و موضع على عليه السلام و نيز استوار گامى وى در صراط حق است ، از جمله اين كلام ارجمند او كه : اى مردم! به خدا سوگند ، اگر كس ديگرى جز على عليه السلامما را به جنگ با نمازگزاران فرا مى خواند ، پاسخ مثبت نمى داديم .
او در صِفّين ، از كسانى بود كه با توجّه به منطق استوارش از سوى على عليه السلامبراى گفتگو با دشمن ، برگزيده شد . همچنين ، يكى از فرزندانش را در يكى از نبردها از دست داد و يك چشمش نيز نابينا گشت .
معاويه ، عَدى را بزرگ مى داشت و به وى حرمت مى نهاد ؛ امّا او در مناسبت هاى مختلف ، از امام على عليه السلامياد مى كرد و آن بزرگوار را مى ستود و در مقابل معاويه ، موضع حق مدارانه اش را از دست نمى داد .
او در حدود سال 68 هجرى در 120 سالگى درگذشت .
در كتاب محاسن و مساوئ آمده است كه روزى عدى بن حاتم بر معاوية بن ابى سفيانْ وارد شد . معاويه گفت : اى عدى! طرف ها كجايند؟ (منظورش طَريف و طارف و طرفه ، پسران عدىّ بود) .
گفت : در جنگ صِفّين ، در پيش روى على بن ابى طالب عليه السلام كشته شدند .
گفت : پسر ابوطالب با تو انصاف نورزيد كه پسرانت را پيش انداخت و پسران خود را عقب نگاه داشت .
گفت : بلكه من با على عليه السلام انصاف نورزيدم كه او كشته شد و من باقى ماندم .
معاويه گفت : على را برايم توصيف كن .
گفت : اگر مى شود ، مرا معاف دار .
گفت : معافت نمى دارم .
عدى گفت : به خدا سوگند ، امير مؤمنان ، دورنگر و نيرومند بود . به عدلْ سخن مى گفت و به بزرگى حكم مى كرد . حكمت از پهلوهايش مى جوشيد و علم از كناره هايش بيرون مى ريخت . از دنيا و درخشش آن ، دورى مى جُست و با شب و


حکمت نامه جوان
408

پدرت بر تو روا داشته است .
عمرو گفت : او را به من بسپار تا شاه رگ هايش را از سينه اش بيرون كشم .
ابن هاشم به وى گفت : هى ، پسر عاص! اين دليرى ات ، در روزهاى صِفّين كجا بود كه تو را به هماوردى مى خوانديم ؟! آن گاه كه پاى مردان در باتلاقى از خون فرو مى رفت و راه ها بر تو تنگ شده بودند و به هلاكت ، نزديك گشته بودى؟!
به خدا سوگند ، اگر [ اينك نيز] به معاويه نزديك نبودى ، پيكان تيزپَرى به سويت مى افكندم كه از درفش ، تيزتر و زخمش از زخم آن ، كارى تر بود ؛ زيرا كه تو همواره بر هوس خود مى افزايى و در سرگشتگى راه مى سپارى و به ريسمان پوسيده سوداهايت چسبيده اى ، همچون كورِ راه گم كرده در شب تيره !
معاويه از سخنانى كه از ابن هاشم شنيد ، در شگفت ماند و فرمان داد او را زندانى كنند ، و از كشتن وى خوددارى كرد . ۱

3 / 25

عَدىّ بن حاتم

ابو طريف عَدىّ بن حاتم بن عبد اللّه طايى ، فرزند سخاوتمند مشهور عرب ، حاتم طايى ، و از ياران پيامبر خداست .
عَدى ، رياست قبيله خود (طَى) را به عهده داشت و در سال هفتم هجرى به حضور پيامبر رسيد و اسلام آورد . پيامبر صلى الله عليه و آله او را گرامى داشت و به وى حرمت نهاد .
عدى ، در دگرگونى هاى پس از پيامبر خدا ، به ولايت على عليه السلام وفادار ماند و از حريم حق و ولايت ، دفاع كرد . او در نبردهاى على عليه السلام همراه وى بود و چون يكى از فرزندانش به معاويه پيوست ، از آن فرزند ، برائت جست . سخنان او در برابر

1.وقعة صفّين : ص ۳۴۸ .

  • نام منبع :
    حکمت نامه جوان
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    پیوند معرفی کتاب :
    /post/43078/
    لینک خرید :
    http://shop.darolhadith.ir/home/52-%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C.html
تعداد بازدید : 38428
صفحه از 463
پرینت  ارسال به