۵۵۴.المناقب ابن شهرآشوب ـ به نقل از اصمعى ـ :شبى به دور كعبه طواف مى كردم كه جوان لاغر اندامى را ديدم كه گيسوان بلندى داشت و در حالى كه پرده كعبه را گرفته بود ، مى گفت :
«چشم ها را خواب ، ربوده است . ستارگان ، در آسمان برآمده اند و تو پادشاه زنده و بر پا دارنده اى . پادشاهان ، درهاى خويش بسته اند و نگهبانانى بر آنها گماشته اند . درِ [خانه] تو بر روى نيازخواهان ، گشوده است . نزد تو آمدم تا با رحمت خويش بر من بنگرى ، اى مهربان ترينِ مهربانان!» .
آن گاه ، چنين سرود :
«اى كسى كه دعاى درمانده در تاريكى ها را پاسخ مى دهى /
اى كسى كه زيان ها و گرفتارى ها و دردها را برطرف مى سازى!
همه ميهمانان تو پيرامون خانه (كعبه) به خواب رفته اند /
و تو به تنهايى ، اى بر پا دارنده ، نمى خوابى .
پروردگارا! تو را مى خوانم ، آن گونه كه خود ، دستور دادى /
پس به خانه و حرم سوگند ، بر اشك هايم ترحّم كن .
اگر به بخششت اسراف كاران اميد نداشته باشند /
چه كسى بر نافرمانان ، نعمت ارزانى دارد؟» .
در پى اش رفتم و دانستم كه زين العابدين عليه السلام است .