379
حکمت نامه جوان

ياد كرده و فرموده است :

۰.أينَ إخوانِيَ الَّذينَ رَكِبُوا الطَّريقَ ومَضَوا عَلَى الحَقِّ ؟ أينَ عَمّارٌ ؟ وأينَ ابنُ التَّيِّهانِ ؟ وأينَ ذُو الشَّهادَتَينِ؟ وأينَ نُظَراؤُهُم مِن إخوانِهِمُ الَّذينَ تَعاقَدوا عَلَى المَنِيَّةِ ، واُبرِدَ بِرُؤوسِهِم إلَى الفَجَرَةِ ؟

۰.كجايند برادران من كه بر راه [ صحيح] رفتند و با حق گذشتند؟! كجاست عمّار؟ و كجاست ابن تيّهان؟ و كجاست ذو شهادتين؟! و كجايند برادران همانند ايشان كه پيمان مرگ بستند و سرهايشان را براى فاجران فرستادند؟!

از اين سخن امام عليه السلام ، روشن مى شود كه وى در صفّين به شهادت رسيده است . ابن ابى الحديد و علاّمه محمّد تقى شوشترى ، بر اين نظر ، تصريح كرده اند .

3 / 3

اَصبغ بن نُباته

اَصبَغ بن نُباته تميمى حَنْظلى مُجاشِعى ، از ياران ويژه امير مؤمنان على عليه السلامو از چهره هاى برجسته ياران ايشان و از معتمدان ايشان است .
استوار گامى او در دوستى على عليه السلام مشهور است . او در متون كهن تاريخى ، به «شيعه» معروف است . او از «شُرطة الخَميس (نيروهاى ويژه)» و از فرماندهان آنان است كه تا مرز مرگ و شهادت ، با مولا على عليه السلامپيمان بسته بودند .
اصبغ ، در جنگ هاى جمل و صِفّين ، همراه على عليه السلام بود و از ياران باوفاى وى به شمار مى رفت. اصبغ ، سفارش نامه على عليه السلام به مالك اشتر را نقل كرده كه مجموعه اى بزرگ و جاودان است . پس از ضربت خوردن على عليه السلام ، وى از معدود افرادى است كه اجازه حضور بر بالين ايشان را يافت . اصبغ را از ياران امام حسن عليه السلام نيز شمرده اند .


حکمت نامه جوان
378

۰.يَرحَمُ اللّهُ أبا ذرٍّ ، يَعيشُ وَحدَهُ ، ويَموتُ وَحدَهُ ، ويُحشَرُ يَومَ القِيامَةِ وَحدَهُ .

۰.خدا رحمت كند ابو ذر را ! تنها زندگى مى كند ، تنها زندگى را بدرود مى گويد و در هنگامه قيامت ، تنها برانگيخته مى شود .

گروهى از مؤمنان ، از جمله مالك اشتر ، پس از مرگ آن صحابى بزرگ ، فرا رسيدند و با تجليل و احترام ، پيكر نحيف آن حقگوى روزگار را به خاك سپردند .

3 / 2

ابو هَيثم

مالك بن تَيِّهان بن مالك كه به كُنيه اش (ابو هَيثَم) مشهور است ، جزو نخستين گروه انصار بود كه پيش از هجرت پيامبر صلى الله عليه و آله در مكّه ايمان آوردند . او قبل از اسلام هم موحّد بود و از پرستش بت ، تن مى زد .
ابوهيثم ، در تمام نبردهاى پيامبر خدا شركت داشت و از جمله كسانى است كه «حديث غدير» را روايت كرده اند . او از پيش گامان شناختِ حق پس از پيامبر خداست كه پس از ايشان ، در شناخت خلافت حق ، پيشتاز شد و به ديگرسانى خلافت ، تن نداد و در زمره دوازده نفرى بود كه در مسجد النبى ، به دفاع از على عليه السلامدر برابر دگرگونى مسير خلافت ، فرياد اعتراض برآوردند . چنين بود كه ابو هيثم ، از آغاز شكل گيرى خلافت على عليه السلام با ايشان همراه شد و همراه با عمّار بن ياسر ، مسئول بيعت گرفتن از مردم شد . امام عليه السلام ، ابو هيثم را به همراه عمّار بن ياسر ، بر بيت المال گمارد كه نشانى است از سلامت نفس او .
على عليه السلام ، در اوج تنهايى و در تنگناى سستى همراهانش ، آن گاه كه با سوز و گداز ، ياران استوار گامِ از دست رفته اش را ياد كرده است ، از مالك بن تَيّهان نيز نام برده و بر نبودش تأسف خورده است .
مورّخان ، درباره زمان درگذشت ابو هيثم ، يكْ داستان نيستند ؛ امّا على عليه السلامهم زمان و در يك سخن ، از نبود او و عمّار و خُزَيمة بن ثابت (ذو شهادتين) ، با سوز

  • نام منبع :
    حکمت نامه جوان
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    پیوند معرفی کتاب :
    /post/43078/
    لینک خرید :
    http://shop.darolhadith.ir/home/52-%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C.html
تعداد بازدید : 38452
صفحه از 463
پرینت  ارسال به